ورود کاربران

اطلاعات

آشنایی با خدمات موسسه حقوقی

حق ستان دادآور

تماس با وکیل :          66519169

پیامک :         30004650196448

رزومه مدیر موسسه

رزومه مدیر موسسه حقوقی حق ستان دادآور

دانلود نرم افزار رایگان دادآور

دانلود نرم افزار رایگان دادآور

پرینت

دستورالعمل ساماندهي واحدهاي اجراي احكام كيفري

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

نظر به تراكم غيرمتعارف پرونده ها در برخي از واحدهاي اجراي احكام كيفري و در راستاي ساماندهي و كارايي بيشتر اين واحدها مقرر مي دارد:

ماده ۱) دادستان ها مكلفند حداكثر ظرف يك ماه نسبت به با زشماري، تطبيق و تصحيح آمار پرونده هاي موجود با همكاري مركز آمار و فن آوري اطلاعات اقدام و گزارش آن را به روساي كل دادگستري ارائه نمايند و پس از اولين اقدام، اين فرآيند هر ۶ ماه يكبار تكرار خواهد شد.

تبصره- دادگاه هاي عمومي بخش از حيث وظيفه مربوط به اجراي احكام كيفري و ساير موضوعات مربوط، مشمول احكام مواد اين دستورالعمل خواهند بود.

ماده ۲) به منظور پيشگيري از وقفه در امور مربوط به اجراي احكام، با پيگيري و نظارت دادستان ها، كليه ضابطين و كاركنان واحدهاي قضايي حسب مورد موظف به قيد مشخصات دقيق طرفين، كفيل و وثيقه گذار و نشاني كامل محل اقامت آنان و كدملي و كدپستي و ساير مشخصات هويتي آنها مطابق قانون آيين دادرسي كيفري و ماده ۲ قانون الزام اختصاص شماره ملي و كدپستي براي كليه اتباع ايراني شناسايي اشخاص مصوب ۱۷ ارديبهشت ۱۳۷۶ مجلس شوراي اسلامي، در اوراق قضايي مي باشند.

ماده ۳) به منظور پيشگيري از بروز هرگونه ابهام و اجمال در مرحله اجراي حكم، قضات دادسراها و محاكم حسب مورد مكلف به قيد دقيق و صريح محكوم به و تعيين مشخصات اموال مورد شكايت مي باشند.

ماده ۴) لازم است دادستان ها، حداكثر ظرف ۳ ماه، گزارش تحليلي دقيقي از نوع و علت تاخير در اجراي حكم را از واحدهاي اجراي احكام مطالبه و در همين مدت راهكار عملي و اجرايي مناسب درجهت رفع موانع اجرايي در هر مورد اتخاذ و نتيجه را به رئيس كل دادگستري استان اعلام نمايند.

تبصره- چنانچه رفع موانع توقف و تاخير در اجراي احكام، مستلزم اتخاذ تدابير ضروري از ناحيه رئيس كل دادگستري استان باشد مراتب به رئيس كل گزارش مي شود و رئيس كل دادگستري استان تدابير لازم اتخاذ و مراتب نيز به مراجع مربوط ابلاغ مي گردد.در صورت ضرورت يك نسخه از آن را جهت اطلاع به معاونت نظارت دادستاني كل كشور (موضوع ماده ۲۰ اين دستورالعمل) ارسال مي نمايد.

ماده ۵) قضات دادسراها و دادگاه ها مي بايستي در اخذ قرارهاي تامين مواردي ازجمله تناسب قرار صادره با اهميت و نوع جرم و ميزان ضرر و زيان شاكي خصوصي (موضوع ماده ۱۳۴ و ۱۳۶ قانون آيين دادرسي كيفري) و ملائت كفيل را مدنظر داشته باشند.همچنين از طريق نظام جامع املاك كشور نسبت به احراز هويت وثيقه گذار و بررسي دقيق و كامل صحت و اصالت سند ابرازي جهت وثيقه اقدام نمايند.

تبصره ۱- قضات صادركننده قرار تامين ضمن احراز اصالت اسناد موضوع وثيقه، كارشناسان را مكلف نمايند تا ضمن تعريف و تطريق دقيق ملك، كروكي و نشاني محل را در نظريه اعلام نمايند.
تبصره ۲- سازمان ثبت اسناد و املاك كشور با همكاري مركز آمار و فن آوري اطلاعات قوه قضاييه تدابير و اقدامات لازم جهت اجراي مفاد اين ماده و مكانيزه كردن مكاتبات با مراجع قضايي را فراهم نموده و مراتب را طي بخشنامه اي به واحدهاي ثبتي ابلاغ نمايد.

ماده ۶) مطابق قانون اجراي احكام مدني و ماده ۳۵ اصلاحي آيين نامه اجرايي قانون اصلاح قانون تشكيل دادگاه هايه عمومي و انقلاب، اجراي احكام صادره راجع به ضرر و زيان ناشي از جرم و همچنين قرارهاي تامين خواسته كيفري و دستور اخذ وجه التزام، وجه الكفاله و ضبط وثيقه برعهده واحدهاي اجراي احكام كيفري مي باشد.

ماده ۷) دادستان عمومي و انقلاب هر شهرستان به طور مستمر و مرتب نحوه اجراي دستورات قضايي توسط ضابطين اجراي احكام را كنترل نموده و چنانچه با ناهماهنگي يا تخلف مواجه شود، وفق مواد ۱۶ و ۲۰ قانون آيين دادرسي كيفري اقدام مقتضي جهت رفع مشكل به عمل آورده و در صورتي كه موضوع عموميت داشته باشد، مراتب را به رئيس كل دادگستري استان گزارش نمايد و رئيس كل استان ضمن اتخاذ تدابير مناسب در صورت ضرورت، مراتب را به معاونت نظارت دادستاني كل كشور گزارش خواهد كرد.

ماده ۸) در پرونده هايي كه محكوم عليه توسط مقام قضايي شناسايي نشود و موضوع حكم از مواردي باشد كه با گذشت شاكي خصوصي مختومه مي شود، در صورتي كه محكوم له پس از يك بار ابلاغ، براي پيگيري مراجع ننمايد، از آمار پرونده هاي جاري كسر و به صورت موقت بايگاني مي شود.

تبصره- مركز آمار موظف است سامانه مطمئني را جهت درج مشخصات محكومين متواري و مجهول المكان ايجاد تا به محض شناسايي و اعلام واحدهاي ذيربط در سامانه قرار گيرد.

ماده ۹) در كليه پرونده هاي منتهي به محكوميت مالي و پرداخت ديه كه حكم به تقسيط صادر شده و از تاريخ پرداخت آخرين قسط معوقه بيش از دو سال گذشته و محكوم له نيز براي پيگيري مراجعه نكرده است مستند به ماده ۲۸۳ قانون آيين دادرسي كيفري با اجازه دادگاه، از آمار پرونده هاي جاري كسر و به صورت موقت بايگاني مي شود.بديهي است به محض مراجعه محكوم له مطابق مقررات، اقدامات اجرايي پيگيري خواهد شد.

تبصره- در صورت تمايل طرفين، واحد اجراي احكام مطابق بخشنامه شماره ۹۰۵۷/۸۶/۱ مورخ ۲۹/۸/۸۶ رئيس قوه قضاييه اقدام مي نمايد.

ماده ۱۰) با توجه به مقررات قانون اصلاح بيمه اجباري مسئوليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني در مقابل شخص ثالث (مصوب ۱۶/۵/۸۷ مجلس شوراي اسلامي)، لازم است دادستانها شركتهاي بيمه گر و يا صندوق تامين خسارات بدني را به موجب ماده ۱۶ قانون مزبور مكلف نمايند در حوادث رانندگي منجر به صدمات بدني (غير از فوت)، پس از دريافت گزارش كارشناس راهنمايي و رانندگي و در صورت لزوم گ زارش ساير مقامات انتظامي و پزشكي قانوني، بلافاصله حداقل ۵۰ درصد از ديه تقريبي را به اشخاص ثالث زيان ديده پرداخت نموده و باقي مانده را پس از معين شدن ميزان قطعي ديه بپردازند.شركت هاي ياد شده حق امتناع پرداخت ديه به علت عدم انقضاي مهلت مقرر در ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامي را ندارند.

ماده ۱۱) وزارت دادگستري موظف است از طريق تعامل مناسب با شركت هاي بيمه گر و صندوق تامين خسارات بدني، اقدامات لازم را به منظور اجراي تعهدات آنها در قبال پرداخت به موقع ديه و خسارات معمول نمايند.همچنين لازم است در جهت اجراي دقيق و سريع احكام دادگاهها ترتيبي اتخاذ گردد تا ضمن بهره گيري از ظرفيت هاي موجود در ماده ۴۶ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه كشور از تمامي دستگاههاي اجرايي كه به نحوي داراي سامانه هاي اطلاعاتي از اموال منقول و غيرمنقول و اشخاص مي باشند از قبيل؛ وزارت امور اقتصادي و دارايي، سازمان ثبت احوال كشور و ...استفاده شود.

تبصره- مركز آمار و فناوري اطلاعات قوه قضاييه موظف است سامانه مطمئني جهت ارتباط با سامانه هاي اطلاعاتي مذكور براي بهره برداري در قوه قضاييه ايجاد نمايد.

ماده ۱۲) قضات دادگاه ها نسبت به عملكرد مديران دفاتر به ابلاغ دادنامه و قطعيت حكم، نظارت نموده و قضات اجراي احكام نيز مي بايستي قبل از شروع به اجراي حكم از صحت ابلاغ و قطعيت حكم اطمينان حاصل نمايند.

ماده ۱۳) روساي واحدهاي اجراي احكام بايد اسامي زندانيان محكوم را در دفتر مخصوص ثبت و به طور مستمر بررسي نمايند؛ به نحوي كه هيچ يك از محكومان بيش از حداكثر مجازات تعيين شده، متحمل حبس نشوند.

تبصره- مركز آمار و فن آوري اطلاعات موظف است در اجراي اين ماده، سامانه مطمئني جهت ارتباط مراجع قضايي با سازمان زندانها ايجاد نمايد.

ماده ۱۴) دادياران ناظر زندان (تحت نظارت دادستان هر حوزه قضايي) بايد هماهنگي و همكاري هاي لازم را به طور مستمر با واحدهاي اجراي احكام كيفري در جهت حسن اجراي احكام زندانيان داشته باشند.
ماده ۱۵) روساي زندانهاي مكلفند بلافاصله پس از اجراي حكم محكوم عليه، مراتب آزادي وي را به قاضي مجري حكم اعلام نمايند.

ماده ۱۶) با توجه به اهميت جايگاه واحدهاي اجراي احكام، لازم است در تامين و تعيين قضات و كاركنان اجراي احكام به تجارب و سوابق قضايي و اداري و علاقه مندي آنان توجه كافي معمول گردد.همچنين به منظور ايجاد انگيزه جهت حضور قضات در واحدهاي اجراي احكام كيفري، تا زمان حضور از امتياز يك گروه بالاتر بهره مند مي گردند.كاركنان اداري نيز متناسب به حجم كار از اضافه كاري مناسب برخوردار خواهند شد.

تبصره- معاونت اداري و مالي قوه قضاييه بر اساس ضوابط ابلاغي دادستاني كل كشور، بودجه لازم و نيروي انساني موردنياز (از جمله مامور اجرا) را براي اجراي مفاد اين دستورالعمل اختصاص خواهد داد.

ماده ۱۷) مركز آمار و فناوري اطلاعات قوه قضاييه با پيش بيني سطوح دسترسي و رعايت نكات امنيتي و حفاظتي، از طريق قضات و كاركنان اجراي احكام هر حوزه، امكان ارتباطات و تبادل اطلاعات مورد نياز درون قوه قضاييه از قبيل امكان خلاصه برداري پرونده هاي موجود در اجراي احكام را در سامانه مديريت پرونده هاي قضايي (CMS) فراهم نمايد.

ماده ۱۸) جهت تسريع در ابلاغ اوراق قضايي و اجراي سريع احكام به تعداد لازم كامند و مامور انتظامي آموزش ديده (پليس ويژه اجراي احكام و ابلاغ) در محل دادسرا مستقر تا تحت نظارت و تعليمات دادستان نسبت به انجام امور محوله اقدام نمايند.

ماده ۱۹) روساي كل دادگستري ها نسبت به اجراي دقيق مفاد اين دستورالعمل و سياست ها و برنامه هاي اجرايي ابلاغي ازسوي دادستاني كل كشور، اقدامات لازم را به عمل آورده و موظفند هر سه ماه يك بار گزارش جامع و مستند از پيشرفت اجراي احكام را به معاونت نظارت دادستاني كل كشور ارائه نمايند.

ماده ۲۰) معاونت نظارت دادستاني كل كشور مسئوليت پيگيري، هماهنگي و رفع مشكلات عملي واحدهاي اجراي احكام كيفري را بر عهده دارد.در همين راستا جلساتي، هر ماه يكبار باعضويت مسئولين ذيربط در محل معاونت مزبور تشكيل و نسبت به گزارش ها و مشكلات مطروحه تصميمات لازم اتخاذ مي گردد.

ماده ۲۱) دادستان كل كشور موظف است نسبت به مفاد اين دستورالعمل نظارت كافي به عمل آورده و گزارش اقدامات بعمل آمده را هر ۶ ماه يكبار به رئيس قوه قضاييه اعلام نمايد.

ماده ۲۲) اين دستورالعمل در ۲۲ ماده و ۹ تبصره درتاريخ ۶/۳/۹۱ به تصويب رئيس قوه قضاييه رسيد.

صادق لاريجاني
رئيس قوه قضاييه

پرینت

متن كامل راي ديوان عدالت اداري درباره شكايت خانه سينما از وزارت ارشاد

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

ديوان عدالت اداري درپي شكايت خانه سينما از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي راي قطعي به نقض حكم وزارت ارشاد درباره‌ي انحلال خانه سينما داد. شعبه اول ديوان عدالت اداري در اين راي به تفصيل دلايل نقض اين حكم را بيان كرده و تاكيد دارد كه رسيدگي مجدد به موضوع انحلال موسسه خانه سينما با رعايت و موازين قانوني و مقررات مربوطه با رعايت تبصره ماده 14 قانون ياد شده، به هيات رسيدگي به مراكز فرهنگي واگذار مي‌شود.

 

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متن كامل اين راي كه در نسخه‌اي از آن در اختيار خبرنگار حقوقي ايسنا قرار گرفته است به اين شرح است:

مرجع رسيدگي: شعبه اول ديوان عدالت اداري

شاكي: موسسه خانه سينما با وكالت آقاي جمال خندان كوچكي و خانم فاطمه مقدم به نشاني: تهران خيابان طالقاني غربي بين وصال و فلسطين خيابان فريمان پلاك 41 طبقه اول

 

طرف شكايت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي

موضوع شكايت و خواسته: اعتراض به تصميم مندرج درنامه شماره 75/90/152918 مورخ 13/ 10/ 90 و تقاضاي ابطال تصميم مذكور

گردشكار: آقاي جمال خندان كوچكي و خانم فاطمه مقم به وكالت از موسسه خانه سينما نسبت به تصميم شماره 75/90/152918 مورخ 13/ 10/ 90 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعتراض و به شرح خواسته‌ تقاضاي نقض و ابطال تصميم ياد شده را نموده و توضيح داده‌اند كه موسسه خانه سينما متشكل از 29 صنف سينمايي اعم از تهيه‌كنندگان،كارگردانان، بازيگران، فيلمنامه‌نويسان، فيلمبرداران و غيره است كه قريب 20 سال سابقه فعاليت دارد و فعاليت آنها براساس ثبت قانوني در اداره ثبت شركت‌ها و تاييده وزارت ارشاد در طول سنوات قبلي از طريق تنظيم موافقت‌نامه مالي و وجود ناظر قانوني بوده است و از طرفي خانه سينما در مصوبات هيات وزيران از جمله در مصوبه مورخ 20 /3/ 1377  در خصوص عضويت نمايندگان خانه سينما در شوراي صدور پروانه فيلم‌سازي كه براساس پيشنهاد وزارت ارشاد تصويب شده مورد شناسايي رسمي قرار گرفته است ليكن اخيرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به موجب تصميم معترض عنه انحلال خانه سينما و توقف فعاليت آن موسسه (به استناد قانون تعطيل موسسات و واحدهاي آموزشي، تحقيقاتي و فرهنگي كه بدون مجوز قانوني داير شده يا مي‌شوند) را اعلام نموده كه اين تصميم مغاير مقررات قانوني مي‌باشد و لذا تقاضاي رسيدگي و ابطال تصميم معترض عنه را نموده‌اند.

 

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به موجب لايحه دفاعيه شماره 90/184296 مورخه 1/ 12/ 1390 اعلام داشته است هيات نظارت بر مراكز فرهنگي و هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متعاقب اعلام شوراي فرهنگ عمومي مبني بر اينكه موسسه خانه سينما يك موسسه غيرقانوني است بررسي‌هاي لازم را به عمل آورده و به استناد ماده واحده قانون پيش گفته اقدام به صدور دستور انحلال موسسه خانه سينما كرده است و از طرفي براساس بند 7 ماده 2 آيين‌نامه گروه فرهنگ عمومي شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوب چهل و سومين و چهل و چهارمين جلسات مورخ 7 و 14 8/64 شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي تشكيل يك موسسه فرهنگي و هنري مي‌بايست اساسنامه موسسه به تاييد شوراي فرهنگ عمومي و شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده باشد وجود ندارد.

 

از سوي ديگر براساس ضوابط عام تاسيس مراكز موسسات انجمن‌ها و كانون هاي فرهنگي وهنري و نظارت بر آنها مصوب شوراي مشترك كميسيون‌هاي 1 و 2 شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوب سال 67 صدور مجوز تاسيس مراكز فرهنگي پس از تصويب اساسنامه آن مراكز در شوراي فرهنگ عمومي توسط هيات نظارت بر مراكز فرهنگي و هنري وزارت ارشاد اسلامي صورت مي‌گيرد و همچنين براساس ماده 18 همان مصوبه مراكزي كه تا تصويب اين قانون وجود داشته‌اند موظفند پس از تصويب اين ضوابط حداكثر تا 6 ماه وضع خود را با آن تطبيق دهند ليكن موسسه شاكي از انجام تكليف قانوني و تطبيق وضع خود با ضوابط مربوطه امتناع نموده است و نيز براساس ماده 17 ضوابط و مقررات تاسيس مراكز و موسسات كانون‌ها وانجمن‌هاي فرهنگي و هنري و نظارت بر فعاليت آنها مصوب مورخ 27/ 6/ 57 شوراي مشترك كميسيون‌هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مراجع انتظامي ذي‌صلاح مكلفند به درخواست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از ادامه فعاليت مراكز فرهنگي مذكور در مواد 15 و 16 بدون مجوز يا مراكزي كه جواز آنها لغو شده جلوگيري كنند.

 

عليهذا تصميم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در چارچوب قانون صورت گفته و تقاضاي رد شكايت را دارد، اين شعبه پس از ملاحشه و مداقه در اسناد و مدارك طرفين و محتويات پرونده و استماع اظهارات وكيل شاكي و مديران و نمايندگان حقوقي وزارت مشتكي عنه و نيز استماع اظهارات و مطالب نمايندگان جامعه هنري موافق و مخالف انحلال و اخذ نظر مشاور محترم حقوقي ديوان در اجراي ماده 9 قانون ديوان عدالت اداري به شرح مكتوب در پرونده ختم رسيدگي را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذيل مبادرت به انشاء راي مي‌نمايد.با توجه به محتويات پرونده و دلائل و مدارك موجود:

 

اولا- تصميم وزارت ارشاد (هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي) مبني بر انحلال موسسه خانه سينما به دليل عدم وجود مجوز از بدو تاسيس موسسه مذكور موجه به نظر نمي‌رسد زيرا:

1- به موجب بند 17 ماده 2 قانون (اهداف و وظائف وزارت ارشاد اسلامي مصوب سال 1366) وزارتخانه مذكور مسووليت صدور اجازه تاسيس و توسعه يا انحلال موسسات آزادآموزشي هنري، فرهنگي و سينمايي و نيز انجمن‌ هاي فرهنگي و هنري و تصويب آيين‌نامه‌هاي مربوط به نظارت بر اجراي آنها را طبق ضوابط و مقررات قانوني مربوطه عهده دارد.

 

2- به موجب ماده 11 از ( ضوابط عام تاسيس مراكز، موسسات ، انجمن‌ها و كانون‌هاي فرهنگي و هنري ونظارت بر آنها مصوب 20/ 2/ 1367 شوراي عالي انقلاب فرهنگي) ترتيب و زمان بررسي و تصويب اساسنامه رسدگي به صلاحيت هيات موسس و مدير مسوول و صدور مجوز موسسات فرهنگي، تعريف شده و در بند (ج) همان ماده مقرر گرديده ( وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي موظف است حداكثر 10 روز پس از دريافت ابلاغ نظرم مساعد شورا مجوز تاسيس را صادر نمايد) و در تبصره ذيل اين بند مقرر شده (چنانچه شوراي فرهنگ عمومي پس از مدت دو ماه نتيجه بررسي خود را مورد اساسنامه‌اي به هيات نظارت ندهد وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌تواند دستور صدور مجوز را صادر نمايد).

 

3- معاون وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در امور سينمايي، سمعي و بصري طي نامه شماره 15/2086 مورخ 10 /5/ 72 به اداره كل ثبت شركت‌ها اعلام نموده است: (خانه سينما براساس اساسنامه مصوب گروه‌ شوراي فرهنگ عمومي شوراي عالي انقلاب فرهنگي وبه استناد ماده 17 و 22 قانون اجازه تاسيس ،توسعه و انحلال مراكز ف موسسات و مجامع فرهنگي، هنري، سينمايي ، مطبوعاتي وسمعي و بصري تاسيس گرديده است، با ارسال تصوير اساسنامه خانه سينما خواهشمند است دستور فرماييد نسبت به ثبت آن اقدام لازم را معمول دارند.

 

4- به موجب آگهي شماره 6/14671 مورخ 23/ 7/ 72 منتشره در روزنامه رسمي مورخ 28/ 7/ 73 و در اجراي ماده 18 آيين‌نامه ثبت و موسسات غيرتجاري موسسه خانه سينما را در تاريخ 13/ 7/ 73 تحت شماره 7474 در دفتر ثبت شركت‌ها ثبت و آگهي تاسيس آن را انتشار عمومي داده است.

5- در تبصره 2 ذيل ماده 2 مصوبه چهل و سومين و چهل و چهارمين جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص تاسيس شوراي فرهنگي عمومي مصوب تاريخ 7 و 14/8/64 صدور مجوز تاسيس و نظارت بر فعاليت انجمن‌ها و گروهها وموسسات و مراكز مزبور به عهده وزارت ارشاد اسلامي واگذار شده است.

6- به موجب ماده 2 ( ضوابط و مقررات تاسيس مراكز، موسسات ، كانون‌ها و انجمن‌هاي فرهنگي و نظارت بر فعاليت آنها مصوب جلسه مورخ 27/ 6/ 75 شوراي كميسيون‌هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي طبق مقررات و شرائط مندرج در آن مصوبه پس از بررسي‌ صلاحيت موسس و مدير مسوول و با توجه به اهداف و موضوعات فرهنگي در اساسنامه آنها كه مصاديق و قلمرو آن حسب مورد از سوي وزارتخانه مشخص خواهد شد نسبت به صدور مجوز تاسيس تصميم خواهد گرفت.

7- براساس تصويب نامه‌هاي شماره 22726/ت/71953 ه مورخ 22/ 1/ 79 و شماره 19425/ت/21574 مورخ 9/ 4/ 77 و شماره 19426/ت/21588 ه مورخ 9/ 4/ 77 هيات وزيران، موسسه خانه سينما به عنوان موسسه غيرانتفاعي ثبت شده و مورد تاييد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي قلمداد كردن موسسه مذكور جزء فهرست موسسات موضوع بند ب ماده 11 قانون استخدام كشوري براي ماموريت كاركنان دولت به آن موسسه و معرفي نمايندگان خانه سينما در شوراي عالي نظارت مورد تاييد و تاكيد قرار گرفته است.

 

ثانيا- در تصميم هيات رسيدگي به امور فرهنگي وزارت ارشاد اسلامي به ماده واحده قانون (تعطيل موسسات وواحدهاي آموزشي و تحقيقاتي كه بدونمجوز قانوني دائر شده يا مي‌شوند) استناد شده است كه مطابق حكم مقرر در ماده واحده مذكور موسساتي كه بدون مجوز قانوني دائر شده يا مي‌شوند در صورت فعاليت تحت تعقيق قانوني قرار مي‌گيرند، در حالي كه هيچ دلالتي بر انحلال موسسه ندارد.

 

ثالثا- تصميم هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي و هنري براساس راي و تصميم شوراي فرهنگي عمومي اصدار يافته است كه شوراي مذكور براساس  مذاكرات جلسه شماره 564 مورخ 6/ 10/ 1390 پس از بحث و تبادل نظر تصويب نموده است: ( با توجه به اينكه اساسنامه خانه سينما بدون طي تشريفات قانوني و متن مصوب شوراي فرهنگ عمومي تغيير و مديران آن نمي‌خواهند مسير قانوني را طي نمايند اعضاي شوراي فرهنگ عمومي به اتفاق آراء تصويب نمودند خانه سينماي فعلي مشروعيت قانوني نداشته و منحل اعلام مي شود‌، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و دستگاه‌هاي قضايي و انتظامي و ساير دستگاه‌ها وظايف خود را در قبال اين تشكل غيرقانوني اعمال نمايند).

 

متعاقبا هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي در تاريخ 7/ 10/ 1390 تشكيل جلسه داده و در خصوص موضوع بدين شرح اتخاذ تصميم نموده است( با توجه به مصوبه مورخ 6/ 10/ 90 شوراي فرهنگ عمومي و نظر به بررسي‌ هاي صورت گرفته در مورد تشكل موسوم به خانه سينما كه از بدو تاسيس تا كنون از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ويژه اين هيات مجوزي دريافت نكرده است، ادامه فعاليت آن فاقد وجاهت قانوني است و براين اساس وفق ماده واحده قانون تعطيل موسسات و واحدهاي آموزشي و تحقيقاتي وفرهنگي كه بدون مجوز ا ز مراجع قانون داير شده يا مي‌شوند مصوب سال 1372 دستور انحلال خانه سينما صادر مي‌شود).

پس از اين تصميم و با گذشت شش روز، دبير هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي طي نامه شماره 75/90/1529718 مورخ 13/ 10/ 90 تحت عنوان دستور انحلال خطاب به مدير عامل خانه سينما (محمدمهدي عسگرپور) با توجه به عدم طي تشريفات قانوني مربوط به تاسيس موسسات فرهنگي و هنري و نيز اقدامات غيرقانوني بعدي، اين تشكل و استمرار فعاليت‌هاي آن فاقد وجاهت قانوني است و مراتب جهت انحلال خانه سينما اعلام مي‌گردد بديهي است هر اقدامي خلاف مقاد اين دستور و ياعدم توقف فعاليت ظرف 48 ساعت از تاريخ صدور از مصاديق بارز ماده واحده قانون تعطيلات موسسات و واحدهاي آموزشي و تحقيقاتي و فرهنگي كه بدون مجوز قانوني داير شده يا مي‌شوند مصوب 7/ 10/ 72 بوده و موجب پيگرد قانوني است).

همانگونه كه ملاحظه مي‌شود تصميم هيات رسيدگي بر امور مراكز فرهنگي بر اساس تصميم شوراي فرهنگ عمومي اصدار يافته و در تصميم شوراي مذكور علت انحلال خانه سينما صرفا تغييرات اساسنامه بدون رعايت تشريفات قانوني اعلام شده است و نه فقدان مجوز تاسيس از بدو تشكيل موسسه، بنابراين مبناي تصميم هيات با مبناي تصميم شورا مغاير است و در متن نامه دبير هيات نيز دليل انحلال موسسه را علاوه بر عدم طي تشريفات قانوني "اقدامات غيرقانوني بعدي" ذكر كرده كه اين موضوع در هيات مورد رسيدگي قرار نگرفته و مصاديق موارد تخلف نيز اعلام نشده است و دراين قسمت نيز بين تصميم هيات رسيدگي به مراكز فرهنگي و نامه ابلاغ شده مغايرت وجود دارد. از سوي ديگر شاكي طرف شكايت خود را در دادخواست تقديمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار داده است در حالي كه شخصيت حقوقي شوراي فرهنگي عمومي، مستقل از وزارت فرهنگ و ارشاد سلامي مي‌باشد، بنابراين ديوان در خصوص تصميم شوراي فرهنگ عمومي فارغ از رسيدگي است.

 

رابعا – هر چند طبق بند ج ماده 10 "ضوابط عام تاسيس مراكز فرهنگي و هنري و نظارت بر نهاد مصوب جلسات مشترك كميسيون‌هاي 1 و 2 شوراي عالي انقلاب فرهنگي" و صدور مجوز تاسيس مراكز فرهنگي منوط به تصويب اساسنامه آن مراكز در شوراي فرهنگ عمومي است و حسب اعلام اداره طرف شكايت دليلي بر تصويب اساسنامه موسسه خانه سينما در شوراي فرهنگ عمومي ملحوظ نيست لكن با توجه به تبصره ذيل بند ج ماده 11 " ضوابط مذكور، چنانچه شوراي فرهنگ عمومي پس از مدت دو ماه نتيجه بررسي خود را در مورد اساسنامه به هيات نظارت ندهد، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌تواند دستور صدور مجوز صادر نمايد"‌ كه در ما نحن فيه معاون وقت وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در امور سمعي و بصري طي نامه شماره 15/408 مورخ 72/5/10 از اداره ثبت شركت‌ها تقاضاي ثبت موسسه خانه سنيما را نموده و اين امر  به منزله تاييد تاسيس و صدور مجوز در اجراي مقررا قانوني تلقي مي‌گردد و با اين وصف صرف ادعاي عدم وجود دليل بر تاييد يا تصويب اساسنامه تاسيس موسسه خانه سينما توسط شوراي فرهنگ عمومي، دليل بر عدم وجود مجوز تاسيس نخواهد بود.نهايتا با لحاظ اينكه شوراي فرهنگ عمومي نيز تصميم به انحلال موسسه خنه سينما گرفته است و راي هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي با استناد به راي شوراي فرهنگ عمومي اصدار يافته،‌ چنانچه انحلال خانه سينما به موجب راي شوراي فرهنگ عمومي بوده و تصميم مذكور قطعي و لازم الاجراء تلقي گرديده است تصميم هيات به اعلام انحلال موسسه، تحصيل حاصل و امري لغو خواهد بود. و در صورتي كه انحلال موسسه منوط به اظهارنظر هيات نظارت بوده و صرف صور راي و تصميم شوراي فرهنگ عمومي به عون راي قطعي جهت انحلال  تلقي نمي‌گرديده است در اين صورت بنا به دلائل فوق‌الذكر تصميم هيات مغاير قانون تشخيص مي‌گردد، عليهذا در اجراي بند 2 ماده 13 قانون ديوان عدالت اداري خواسته شاكي در حد نقض تصميم  هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي مورخ 90/10/7 موجه تشخيص و حكم به ورود شكايت صادر و اعلام مي‌شود رسيدگي مجدد به موضوع انحلال موسسه خانه سينما با رعايت و موازين قانوني و مقررات مربوطه با رعايت تبصره ماده 14 قانون ياد شده، به هيات رسيدگي به مراكز فرهنگي واگذار مي‌شود، راي صادره قطعي است.

پرینت

مجتمع شماره 32 شورای حل اختلاف استان تهران افتتاح شد

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

مجتمع شماره 32 شورای حل اختلاف استان تهران ویژه مددجویان كمیته امداد امام خمینی (ره) روز یكشنبه با حضور 'مرتضی بختیاری' وزیر دادگستری و مسوولان كمیته امداد افتتاح شد.
 
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا ، این مجتمع حل اختلاف به منظور گسترش حمایت های قضایی و حقوقی از خانواده های زیر پوشش و تحت حمایت كمیته امداد امام خمینی (ره ) گشایش یافته است.
بر اساس این گزارش ،‌در مراسم افتتاح مجتمع شورای حل اختلاف ویژه كمیته امداد خمینی ' حسین انواری'سرپرست كمیته امداد،'منصور قمشه' معاون حقوقی و امور مجلس این نهاد و 'سالاركیا' سرپرست اداره كل حقوقی و املاك كمیته امداد حضور داشتند.
نخستین مجتمع شورای حل اختلاف كمیته امداد خمینی (ره ) در ابتدای خیابان دكتر شریعتی ،‌انتهای خیابان بیرجند، خیابان شهید عباس اصفهانی واقع شده است .
پرینت

بعيد است قانون جديد مجازات اسلامي تا تابستان براي اجرا ابلاغ شود

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

يك استاد دانشگاه درخصوص قانون جديد مجازات اسلامی گفت كه قابليت اجرای این قانون باید از سوی قوه مجریه صادر شود و بر اين اساس بعيد است تا تابستان 90 اين قانون براي اجرا ابلاغ شود.

 

به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پرویز محمدنژاد در سمینار نقد و بررسی قانون مجازات اسلامی مصوب سال 90، در جمع دانشجویان دانشگاه پیام نور خراسان شمالی بیان کرد: تاکنون این قانون از سوی مجلس شورای اسلامی به قوه مجریه ارسال نشده است و بعید می‌دانم که تا فصل تابستان این قانون ابلاغ شود.

وی افزود: در حال حاضر قانون مجازات اسلامی سال 1370 اجرا می شود و قانون تصویب شده سال 90 عنوان آزمایشی دارد و موقت است.

اين استاد دانشگاه ادامه داد: قانون مجازات اسلامی از سال 60 تا 62، در قسمت های مختلف به صورت آزمایشی تصویب شد، پس از آن نیز در سال 70 با کمی اصلاحات به صورت آزمایشی مصوب شد.

وی افزود: بعد از گذشت 20 سال، قانون جدید دیگری در عرصه مجازات در قالب قانون مجازات اسلامی تصویب شد و در دی ماه سال 90 مورد تایید و پذیرش شورای نگهبان قرار  گرفت، امادر حال حاضر قانون مصوب سال 70 اجرا می شود.

محمدنژاد همچنین اظهاركرد: قانون کیفری در کشور به دو بخش زمانی تقسیم می‌شود که یک دوره آن به قبل از انقلاب و یک دوره آن به زمان تغییر انقلاب برمی گردد.

 

عضو هيات علمي دانشگاه اضافه کرد: اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد و تمام قوانین و قانون جزا را تصریح می کند که منطبق با شرع اسلام وفقه امامیه باشد. اگر بعضا نیز اختلافاتی در این راستا مشاهده می شود، این موارد به مجمع تشخیص مصلحت نظام  ارجاع می شود و این بخش نیز پس از مصلحت به نظام نگاه می کند. گاهی اوقات نیز اگر در عرصه قانون گذاری با مشکل مواجه می شویم، به این دلیل است که باید موضوع مورد نظر را در قانون پیگیری کنیم.

محمدنژاد در ادامه بهترین تعبیر در مسائل کیفری را عنوان حقوق و احکام کیفری ذکرکرد و اظهارداشت: حقوق و احکام جزایی عنوانی است که می تواند بر  قوانین کیفری که تصویب می شود منطبق باشد.

 

وی گفت: در موضوع حقوق کیفری در قانون مجازات اسلامی سال های 60 و 70 بسیاری از مباحث مغفول مانده، از جمله در مباحث شروع به جرم که در سال 70 نسبت به 60 کم کاری بیشتری در این زمینه وجود داشت. شروع به جرم به دو قسمت شروع به جرم ناقص و شروع به جرم کامل تقسیم می شود. هدف از تقسیم کردن این است که برای هر بخش مبنایی وجود داشته باشد، یعنی از این دو عمل بیان شده کدام یک قابلیت مجازات بیشتری دارد.

محمدنژاد در پايان با ذکر اینکه برخی از کلمات از لحاظ لفظی دارای معانی مشترک هستند اما در اصطلاحات معانی خاص خود را دارند، گفت: در امور کیفری باید از عرف کلام هر رشته بهره‌برداری شود.

پرینت

استخدام سه هزار نیروی قضایی

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

معاون اداری، مالی قوه قضائیه گفت: امسال بیش از سه هزار نیروی قضایی بخصوص قضات برای خدمت در مناطق مختلف كشور استخدام می شوند.

به گزارش خبرنگار ایرنا،'نوروز كهزادی' روز پنجشنبه در همایش مسئولان و كاركنان دادگستری یزد افزود: با استخدام این نیروها، در عمل مشكلات كمبود نیرو در قوه قضائیه رفع می شود.
وی اضافه كرد: در همین راستا پارسال بیش از چهار هزار نیروی جدید استخدام و به بدنه قوه قضائیه اضافه شدند.
معاون قوه قضائیه تصریح كرد: یكی از برنامه های مهم و مورد تاكید ریاست قوه قضائیه، حل مشكلات مالی و تامین نیروهای ضروری این قوه است.
كهزادی تاكید كرد: به كارگیری نیروهای جدیدالاستخدام در سطح شهرهای دور دست در سطح استانها در اولویت است.
این مسئول قضایی همچنین از افزایش وام خرید و ساخت مسكن قضات و كاركنان قوه قضائیه از یكصد میلیون ریال به 350 میلیون ریال خبر داد.
كهزادی گفت: رسیدگی به وضعیت بیمه تكمیلی كارمندان، پرداخت كامل هزینه های كارمندان ایثارگر و جانباز، تعیین تكلیف نیروهای شركتی و افزایش حقوق كارمندان هم بر اساس قوانین امسال صورت می گیرد.
پرینت

برای تغییر نام دیگر نیازی به مراجعه به محاکم قضایی نیست

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

تهران-مدیر كل امور حقوقی سازمان ثبت احوال كشور با بیان اینكه بر اساس شیوه نامه جدید، تغییر نام افراد در ادارات ثبت احوال انجام می گیرد،گفت :برای تغییر نام افراد دیگر نیازی به مراجعه به دادگستری و محاكم قضایی نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا،' محمد رضا علیانی'روز دوشنبه در جمع خبرنگاران افزود: با توجه به اینكه در سالهای اخیر فرد متقاضی برای تغییر نامه خود باید روند طولانی را طی می كرد كه برای رفاه حال هموطنان و با اصلاحات صورت گرفته در قانون تغییر نام ، بر اساس شیوه نامه جدید تغییر نام با سرعت بیشتری انجام می شود.
وی افزود :سال گذشته 14 هزار و 700 متقاضی تغییر نام در كشور وجود داشت كه نیمی از آنان موفق به تغییر نام شدند.
پرینت

ابلاغ احكام و اخطاريه‌ها از طريق آدرس الكترونيكي اشخاص

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

نايب ريس كميسيون قضايي و حقوقي مجلس اعلام كرد: در لايحه آيين دادرسي كيفري، ابلاغ
احكام و اخطاريه ها از طريق ايميل پيش بيني شده است. عبدالرضا مرادي در گفت‌وگو با
خبرنگار اجتماعي خبرگزاري خانه ملت با اعلام اين خبر افزود: بحث مربوط به ابلاغ
اوراق قضايي به صورت الكترونيكي يكي ازابداعاتي است كه درزمينه قانون در نظر گرفته
شده و در مصوبه كميسيون قضايي در رابطه با لايحه آيين دادرسي كيفري عملي شده است.


نماينده مردم ممسني در مجلس شوراي اسلامي توضيح داد: رويه سابق به
اين شكل بود كه راي دادگاه بر اساس آدرس اقامتگاه به شخص ابلاغ مي‌شد اما در لايحه
آيين دادرسي كيفري امكان ارسال ابلاغ‌ها به ايميل(نشاني الكترونيكي) افراد فراهم
شده است.

وي تصريح كرد: اين راهكار جديدي است كه در جهت تسريع در رسيدگي به
پرونده هاي قضايي مطرح شده است.

عضو كميسيون قضايي و حقوقي مجلس شوراي
اسلامي با بيان اين كه يكي از علت‌هاي مربوط به اطاله دادرسي عدم ابلاغ صحيح اوراق
قضايي يا تاخير در ابلاغ بوده، گفت: اين امر در نهايت باعث شده تشريفات مربوط به
آيين دادرسي كيفري براي رسيدگي فراهم نشد و جلسات دادگاه تجديد شود.

وي با
اشاره به اين راهكار در آيين دادرسي كيفري پيش‌بيني شده افزود: اين اقدام مي‌تواند
اطاله دادرسي را كاهش دهد. از اين پس احكام ، اخطاريه‌ها و ساير موارد از طريق
ايميل ابلاغ مي‌شود.

نايب رئيس كميسيون قضايي مجلس شوراي اسلامي، در رابطه
با افرادي كه نشاني الكترونيك ندارند، گفت: ابلاغ احكام يا راي دادگاه براي اين
افراد به همان روش قبلي انجام خواهد شد.

به نقل از سایت:

http://www.iranbar.org

پرینت

آگهی دعوت به مصاحبه تعدادی از داوطلبان آزمون کتبی قضاوت برای جذب در نقاط محروم

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

معاونت آموزش و تحقيقات قوه قضاييه از تعدادي از داوطلبان آزمون كتبي قضاوت سال 1390 براي شرکت در مصاحبه علمی جذب ويژه مناطق محروم (نوبت اول) دعوت به همكاري كرد.

 

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، معاونت آموزش و تحقيقات قوه قضاييه در اين آگهي آورده است: از داوطلبان آزمون کتبی قضاوت سال 1390 که در آزمون مذکور حائز رتبه 1733 تا 2500 شده‌اند، دعوت به عمل می‌آید که در صورت تمایل به خدمت قضایی در مناطق محروم، با شرایط مقرر در این آگهی، آمادگی خود را از طریق ارسال پستی فرم مخصوصی که به پیوست این آگهی در سایت معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضايیه قرار گرفته است؛ به نشانی تهران، تقاطع خیابان حافظ و سمیه، ساختمان شماره (3) قوه قضايیه، دبیرخانه معاونت آموزش و تحقیقات، کدپستی 1599653316 اعلام کنند.

ارسال باید از طریق پست سفارشی دو قبضه و تا تاریخ 31 ارديبهشت ماه سال جاري صورت گيرد و درج عبارت "مربوط به جذب ويژه مناطق محروم ـ نوبت اول" بر روی پاکت الزامی است.

متقاضیان خدمت در مناطق محروم در صورت قبولی در مصاحبه علمی و طی مراحل گزینش و به هنگام ورود به دوره کارآموزی باید رسماً متعهد شوند که حسب تشخیص قوه قضائیه به مدت 10 سال در مناطق محروم به خدمت قضایی اشتغال ورزند.

براساس اين گزارش ، در ادامه اين آگهي آمده است:

1.داوطلبان حائز رتبه 2501 تا 4375، عندالاقتضاء، طی آگهی های بعدی برای مصاحبه علمی فراخوان خواهند شد.

2. داوطلبان بومی استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی، هرمزگان و بوشهر نیز که پیش از این در ارتباط با مفاد این آگهی پیامک دریافت کرده‌اند باید طبق مفاد این آگهی تمایل خود را اعلام كنند.

 

3.داوطلبان بومی در صورت کسب نمره قبولی در مصاحبه علمی از اولویت برخوردار هستند.

تبصره: بومی به شخصی اطلاق می شود که دارای حداقل 3 سال سابقه سکونت در منطقه محروم مورد نظر یا مناطق هم جوار آن باشد.

 

4. زمان و مکان مصاحبه علمی متقاضیان خدمت در مناطق محروم متعاقباً به اطلاع آنان خواهد رسید.

5.سؤالات مصاحبه در سه بخش حقوقی، کیفری و  فقهی به شرح زیر مطرح خواهد شد:

5ـ 1. بخش حقوقی مشتمل بر حقوق اساسی، مدنی، تجارت، آيین دادرسی و اجراء احکام مدنی با محوريت قوانین و مقررات جاری مربوط و رویه های قضايي

5ـ2. بخش کیفری مشتمل بر حقوق جزای عمومی و اختصاصی، آيین دادرسی و اجراء احکام کیفری با محوريت قوانین و مقررات جاری مربوط و رویه های قضايي

5ـ3. بخش فقهی مشتمل بر تحریر الوسیله حضرت امام خمینی (ره) (از ابتداء کتاب البیع تا انتهاء کتاب الدیات) و قواعد فقه مدنی، کیفری و قضايي

در پايان اين آگهي نيز آمده است: هرگونه اطلاعات دیگر از همین طریق ویا پیامک به اطلاع متقاضیان خواهد رسید. بر این اساس، ضروری است متقاضیان از هرگونه تماس تلفنی با معاونت آموزش و تحقیقات و مراکز و ادارات تابع خودداری كنند.

پرینت

قاضی سراج خطاب به وکلای متهمان فساد مالی بزرگ: به خاطر حق الوکاله سرزمینتان را فدا نکنید

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی


قاضی پرونده فساد بزرگ مالی با بیان اینكه 'به عنوان یك شهروند وقتی می بینم كه گروه آریا همه چیز كشور را برده است،‌ خودم را می بازم'، خطاب به وكلای متهمان این پرونده گفت: بخاطر چهار تا حق الوكاله سرزمینتان را فدا نكنید.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، 'ناصر سراج' نهمین جلسه محاكمه متهمان پرونده فساد بزرگ مالی در پاسخ به اظهارات وكیل مدافع یكی از متهمان كه سعی در بی گناه جلوه دادن موكل خود داشت، گفت: این گروه چهار سری جنگل های كشور را در حدود 12 هزار هكتار با ثمن بخس ( كم بها - بی ارزش) برده اند.
سراج گفت: گروه آریا، با داشتن گروه ملی فولاد خوزستان، 50 درصد فولاد كشور را در اختیار داشته است و قرار بود 25 درصد از فولاد كشور را در قبال دو طبقه كردن راه آهن رامسر به نور در اختیار گیرد.
قاضی سراج با بیان اینكه گروه آریا در واردات و صادرات گوشت و فعالیت های كشاورزی نیز ورود پیدا كرده است، گفت: خوبست كه به عنوان  یك شهروند بدانید كه این گروه چه بلایی بر سر كشور آورده است.
وی افزود: برای دادن پنج میلیون تومان وام ازدواج، 10 بار وثیقه و ضمانت می گیرند و آخر كار هم وام را نمی دهند اما چگونه است كه سه هزار میلیارد تومان به یك گروه داده می شود.
سراج گفت: شعبه بانك ملی كیش حق نداشته تسهیلات را به خارج از منطقه آزاد كیش بدهد اما پول ها گرفته شده و از كشورهای برزیل و روسیه سر درآورده است.
وی گفت: گروه آریا به اندازه رقم ریالی این پرونده تعهد ارزی گرفته و از كشور خارج كرده است.
پرینت

دیدگاه های صاحبنظران در خصوص آزمون دو مرحله ای کانون و حواشی آن

در . ارسال به اخبار حقوقی داخلی

دكتر افتخارجهرمي

از نظر حضرتعالي
خواسته هاي اين معترضان به طور خاص چيست و آيا ابطال نتايج مرحله دوم به نفع
استقلال كانون خواهد بود؟

همان طوري كه اطلاع داريد در سال هاي قبلي
آزمون ورودي كانون وكلايك مرحله يي و به صورت تستي انجام مي شد. در سال گذشته هيات
مديره كانون وكلاي دادگستري مركز تصميم گرفته كه اين آزمون در دو مرحله انجام شود و
مرحله دوم به صورت تشريحي بين دو برابر تعداد كارآموزان مورد نياز كانون برگزار شود
و معدل دو مرحله مورد عمل واقع شود. انجام اين ترتيب موجب شده كه در رتبه داوطلبان
تغييراتي صورت گيرد و جابه جايي هايي انجام شود. برخي از داوطلبان كه در آزمون تستي
جزو قبولي ها بوده اند با توجه به معدل دو آزمون تستي و تشريحي از ليست قبولي ها
خارج شده اند و بالعكس، اعتراض عمده كساني كه رتبه آنان پايين تر رفته يا از ليست
قبولي ها خارج شده اند به نحوه تصحيح اوراق امتحاني تشريحي است. اعتراض ديگري هم
صورت گرفته كه مربوط به نحوه استنباط از مقررات است. همان طوري كه عرض كردم، انجام
آزمون تشريحي تصميم هيات مديره قبلي است و در زمان همان هيات مديره به مرحله اجرا
درآمده است. از نظر حقوقي هم هيات مديره سابق حق چنين تصميمي داشته است بنابراين
اصولامساله ابطال آزمون تشريحي مطرح نيست چون خلاف قانوني صورت نگرفته
است.

آيا ماهيت برخي اعتراض كنندگان با توجه به تريبون هايي كه
از آن استفاده مي كنند به مباحث سياسي يا منافع موسسات ذي نفع در اين زمينه باز نمي
گردد؟

در مورد اينكه ماهيت برخي از اين اعتراضات به مباحث سياسي يا
منافع برخي از موسسات برمي گردد يا نه، اينجانب اطلاعي ندارم ولي برحسب تجربه مي
توانم بگويم كه غالبا از اين نوع اعتراضات سوء استفاده مي شود و كساني كه با كانون
وكلامخالفت هايي دارند از آن استفاده مي كنند.

با توجه به مشكلات اجرايي، از نظر حضرتعالي سال بعد هم منطقي است چنين امتحاني تكرار
شود؟

هنوز فوايد و مشكلات برگزاري آزمون تشريحي در هيات مديره فعلي مورد
بحث قرار نگرفته است مسلما اين موضوع در هيات مديره مطرح خواهد شد و نظر اكثريت حجت
خواهد بود. اينكه براي سنجش ميزان معلومات و صلاحيت افراد در آشنايي به اصول و
موازين حقوقي امتحان تشريحي بهتر است، ترديدي نيست، اما برگزاري آزمون تشريحي و
رسيدن به نتيجه صحيح از اين راه نياز به شرايطي دارد كه بدون توجه به آن شرايط و
فراهم بودن آنها ممكن است آزمون تشريحي نتيجه عكس داشته باشد.

از نظر حضرتعالي ورود مراجعي چون ديوان عدالت اداري يا سازمان بازرسي كل كشور در اين
موضوع مي تواند منطقي باشد؟

ورود سازمان بازرسي كل كشور و ديوان عدالت
اداري در اين مساله موضوعيت ندارد. قانون مرجع اعتراض به تصميمات هيات مديره كانون
وكلارا دادگاه عالي انتظامي قضات تعيين كرده است. فعلاهيات مديره كانون يك هيات
چهار نفره را تعيين كرده است تا به اعتراضات رسيدگي و راه حل هاي مناسب را به هيات
مديره ارائه كنند.



بهمن كشاورز

نظر حضرتعالي در مورد مرحله دوم آزمون كانون وكلاچيست؟
در ابتدا بايد تصريح كنم كه امتحان دو مرحله يي آزمون ورودي صرفا مربوط به كانون مركز بوده و بقيه كانون ها با مرحله اول كه به صورت تستي به عمل آمد، نيازهاي خود را تامين كردند اما در مورد آزمون دومرحله
يي كانون مركز، استدلال درباره لزوم چنين امتحاني در هيات مديره سابق اين بود كه
چون افرادي بدون اينكه احاطه بر امور حقوقي و ورود كافي حتي در حد دوره ليسانس به
مسائل حقوقي داشته باشند، صرفا از طريق مهارت در تست زدن قبول مي شوند، در نتيجه
شايد حق كساني كه مسلط به مباني قانوني هستند اما در تست زدن ضعيف هستند ضايع شود،
به منظور بررسي ارزشيابي قدرت استدلال و قدرت تنظيم مطالب از جانب داوطلبان، اين
مرحله دوم برگزار شد كه البته اتحاديه و اكثريت كانون ها با برگزاري چنين مرحله يي
موافق نبودند و به همين دليل چنين امتحاني را برگزار نكردند. اما كانون محترم مركز،
چنين امتحاني را برگزار كردند. سوالات مرحله دوم هم به وسيله اساتيد معتبر و برجسته
يي تهيه و تنظيم شد و آنچنان كه شنيده ام، تصحيح اوراق هم بر مبناي بارم گذاري
دقيقي كه همين اساتيد تنظيم كرده اند انجام شده و به عبارت ديگر كاملامشخص بوده كه
هر جواب در چه حالتي صحيح بوده و در چه حالتي غلط و در چه حالتي بينابين، و هر يك
از اين حالات چه نمره به خصوصي دارند. البته آنچه بنده عرض كردم بر مبناي شنيده ها
و اطلاعات منقول است زيرا در برگزاري اين امتحان و تصحيح اوراق و اعلام نتايج مربوط
به مرحله دوم بنده هيچ گونه دخالتي نداشتم.

در خصوص اينكه نتايجي اعلام شده و يك عده يي به نتايج مرحله دوم و تاثير آن معترضند، به لحاظ كلان آيا
چنين اعتراضي و خواسته هاي آنها به صلاح كانون هست يا نه؟

افرادي كه در اين آزمون شركت كرده اند و نمرات بالايا پايين آورده اند و نمرات ايشان در برگزاري
آزمون مرحله دوم جابه جا شده، ذي نفع اين قضيه بوده و اصولابايد در اين مورد صحبتي
بكنند كه مي كنند. بديهي است وضعيت موجود به هيچ وجه به نفع كانون نيست و به گمان
من بهترين راه اين است كه اوراق امتحاني كساني را كه اعتراض مي كنند و فكر مي كنند
در حق شان ظلم شده در معرض ديد همگان بگذارند. من فكر مي كنم ميزان زيادي از مشكل
به اين وسيله حل خواهد شد. زيرا آنچه من باز هم به نقل قول در مورد برخي از اوراق
امتحاني مرحله دوم شنيده ام، مواردي است كه بسيار درخور تامل است و تفاوت ارزشيابي
تستي و غيرتستي را از طريق مقايسه نتايج اين امتحان تستي و تشريحي مي توان فهميد.
البته اگر كسي معترض باشد به اينكه حقي از او ضايع شده حق اوست كه برگه امتحاني اش،
البته به صورت علني، مورد بررسي قرار گيرد. اين روشي است كه استاد مرحوم ما جناب
آقاي مهدي شهيدي هميشه در نظر داشتند و وقتي در كارشناسي ارشد حقوق خصوصي در خدمت
شان بوديم فرمودند هر كس كه به برگه خود اعتراض دارد اعتراض خود را اعلام كند تا
استاد برگه او را با حضور معترض و همچنين يك يا دو تن از همكلاسي هايش بررسي كند و
تقريبا هرگز چنين اعتراضي اتفاق نيفتاد. براي اينكه كسي كه ورقه را نوشته مي داند
چه كرده است. من تصور مي كنم وضعيت موجود و اينكه نتايج انتخابات قبلي كانون از نظر
انتخاب رييس و نواب هنوز به نتيجه نرسيده، باعث شده برخورد قاطع با اين مساله اتفاق
نيفتد و اين موضوع همچنان ادامه پيدا كند.

به نظر شما اين ماهيت معترضان جنبه سياسي دارد يا خير؟ چراكه در اين زمينه رسانه هاي خاص و جهت داري به دنبال لغو نتايج امتحاني هستند، يا اينكه افرادي به لحاظ اقتصادي ذي نفع
هستند؟

بنده گمان مي كنم كه متاسفانه در كشور ما بسياري از موضوعات يا
بهتر است بگويم همه چيز، جنبه سياسي پيدا مي كند و عده يي سعي مي كنند يا از وقايع
بهره برداري سياسي كنند يا با دادن جنبه سياسي به موضوعاتي كه ذاتا سياسي نيستند،
به اهداف خود برسند. در اين مورد هم بنده گمان نمي كنم اين مطلب قابليت آن را داشته
باشد كه جنبه سياسي پيدا كند و اگر چنين شده، احتمال مي دهم كه يا افرادي كه ذي نفع
هستند يا دانشجويان معترض يا حتي خارج از اين قضيه افرادي كه دنبال مسائل ديگري از
قبيل مساله تضعيف استقلال كانون وكلاهستند، شايد سعي دارند كه از اين ماجرا استفاده
بكنند، البته اين چيزي نبود كه نتوان حدس زد. بنده در همان زمان كه بحث امتحان
دومرحله يي مطرح بود اين موضوع را چه به صورت علني و چه به طور خصوصي به عرض دوستان
هيات مديره سابق رساندم، منتها دوستان تصور مي كردند كه اين روش به نفع كانون است و
سطح علمي را بالاخواهد برد و به همين دليل اين كار را كردند و بر انجام آن پافشاري
كردند. اينكه آيا همه دوستاني كه چنين پيشنهادي كرده بودند اهداف مشابه داشتند يا
نه، بنده نمي دانم ولي انگيزه قضيه همان بالابردن سطح علمي بود. منتها از لحاظ
اجرايي مشخص بود كه مشكلاتي بروز مي كرد كه كرد.
برگزاري آزمون تشريحي و رسيدن به نتيجه صحيح از اين راه نياز به شرايطي دارد كه بدون توجه به آن شرايط و
فراهم بودن آنها ممكن است آزمون تشريحي نتيجه عكس داشته
باشد


بعضي مطرح مي كنند كه ممكن است بحث امتحانات به
ديوان عدالت كشيده شود، شما اين امر را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

بنده لازم مي دانم اين تذكر را بدهم كه كانون وكلاموسسه خصوصي و مستقلي است و از هيچ كمك
دولتي هم استفاده نمي كند. بنابراين مواردي كه نهادها يا افرادي نسبت به كانون
نظارتي دارند، همان است كه در قوانين مصرح است من جمله در قانون كيفيت اخذ پروانه
وكالت، و مشخص است كه در چه مواردي نهادها و ارگان هاي قضايي مي توانند به امور
كانون وارد شوند. سازمان بازرسي كشور هم جزو نهادهايي است كه نمي تواند به امور
كانون داخل شود. ديوان عالي كشور هم همين طور. محكمه عالي انتظامي قضات صرفا در
مورد رسيدگي به احكام صادره در دادگاه هاي كانون و بحث انتخابات هيات مديره و بحث
بررسي صلاحيت كانديداها به اين قضيه ورود پيدا مي كند و نيز در ساير مواردي كه صرفا
در قانون نحوه اخذ كيفيت و لايحه قانوني استقلال تصريح شده است. پس درباره امتحان
كانون و آزمون ورودي و... مجالي براي ورود مراجعي غير از خود كانون وكلاو هيات
مديره كانون وكلاوجود ندارد و اگر چنين حركتي انجام شود به مفهوم انجام حركت
فراقانوني و خارج از محدوده قانوني است و اين هم مساله يي نيست كه خود كانون مركز
يا اتحاديه كانون هاي وكلاقادر به حل آن نباشند.

در اخباري كه مطرح شده بود، ديوان عدالت دادخواست معترضان را پذيرفته است.
ديوان
محترم عدالت اداري بنابر آيين دادرسي خود هر دادخواستي را كه به او داده مي شود
بايد ثبت كند و اين شعبه است كه به مساله رسيدگي خواهد كرد كه در خصوص مورد، صلاحيت
ورود دارد يا ندارد، پس آنچه ايجاد شده ايجاد حقي براي كسي و اسقاط حقي براي كانون
نكرده، البته اگر چنين چيزي انجام شده باشد. در عين حال ما دادخواستي از سه سال پيش
در آنجا در مورد ابطال آيين نامه اجرايي لايحه استقلال كانون وكلاثبت شده داريم كه
مورد رسيدگي قرار نگرفته. حال آنكه ديوان صالح به رسيدگي است و كميسيون تخصصي ديوان
هم اين صلاحيت را تاييد كرده است. بنابراين بنده گمان نمي كنم كه ديوان محترم عدالت
كه در مواردي كه صلاحيت رسيدگي حتمي دارد وارد نمي شود، در مواردي كه قطعا صلاحيت
ندارد، وارد شود.

دكترمحمدرضا پاسبان

يكي از مباحثي كه در حال حاضر پيرامون كانون
مطرح است، بحث اعتراض به نتايج مرحله دوم كانون و تاثير آن در مرحله اول است. آيا
اين خواسته معترضان منطقي است؟

در مورد اعتراض، من اول يك نكته را يادآوري كنم: اينكه قبل از برگزاري امتحان تشريحي، اعتراضات شروع شد. بهانه اين بود كه برخي پاسخ ها جابه جا شده بود و اينكه سوال اشتباه بوده است. پيرامون اين بحث
بايد بگويم وقتي ما سوالات و پاسخ را به اتحاديه فرستاديم اينها گزينه ها را
معمولابراي افزايش ضريب ايمني جابه جا مي كنند، در اين ميان سهوا پاسخ هاي درست
جابه جا شده بودند. در اين مورد اين موضوع پيگيري و قرار شد اصلاح شود. وقتي من مي
گويم پاسخ ها جابه جا شده است، منظور اين است. بد نيست به اين موضوع اشاره كنم در
جلسه يي كه در يكي از موسسات آموزشي برگزار شده بود يك نفر در انتقاد از من گفته
بود: «اينشتين، مگر سوالات را با كاميون جابه جا كرده ايد كه اين مشكل پيش آمده؟»
منظور ما از جابه جايي اين بود كه متاسفانه درست فهم نشد. اين باعث شد اعتراض مطرح
شود. البته فكر مي كنم كساني پشت اين اعتراضات هستند ولي بايد بگويم اكثر اين
افراد، واقعا معترضند و اين حق آنهاست. اما ما دلايلي داريم كه گروهي اين امر را
تشديد و تحريك مي كردند ولي اينكه نفس اعتراض منطقي است، ما بحثي در آن
نداريم.

حضرتعالي به عنوان يكي از اعضاي هيات مديره لغو يا ابقاي
نتايج مرحله دوم را به صلاح استقلال و اقتدار كانون مي دانيد يا نه؟

ما امتحاني برگزار كرديم و اگر اشتباه و مشكلي داشته باشد البته منطقي است. اگر
امتحاني مشكل داشته باشد منطقي نيست كل امتحان را زير سوال ببريم. هدف از برگزاري
امتحان تشريحي اين بود كه قدرت استدلال افراد را هم بسنجيم و يكي از دلايل جابه
جايي رتبه ها همين امر بوده است. از سوي ديگر هيات مديره فعلي البته در جايگاه
قانوني نيستند كه تصميم به ابطال بگيرند. به خصوص كه اين ابطال باعث تضييع حق كساني
خواهد شد كه با پذيرش در مرحله دوم اين حق برايشان اثبات شده
است.

دقيقا خواسته هاي اين معترضان چيست؟
خواسته هاي اين معترضان متنوع است. عده يي مي گويند رتبه هاي ما جابه جا شده است، عده يي هم مي
گويند كلااز ليست پذيرفته شدگان خارج شده ايم. بيشتر اعتراضات حول اين موضوع مي
چرخد. البته موضوعات حاشيه يي هم مطرح مي شود مثل اينكه شخصي به بهانه دستشويي،
بيرون رفته و در آنجا با فرد ديگري صحبت كرده، اين در صورتي است كه كنترل اين امر
غيرممكن است.

با توجه به اينكه معترضاني از تريبون هاي خاصي،
صدايشان را مطرح مي كنند، آيا شما سايه يك اراده سياسي را پشت اين بحث نمي
بينيد؟

اين مطلب با عناوين خاص و در چند مرحله در صدا و سيما مثل برنامه
20:30 مطرح شده است. اين خيلي جالب است. ما مسائل خيلي مهم تري داريم كه پوشش خبري
داده نمي شوند. اين خيلي سوال برانگيز است. با توجه به اينكه صدا و سيما در برنامه
ها و سريال هايي كه تا به حال راجع به وكالت تهيه كرده ديد منفي نسبت به وكلاداشته
است. همچنين ما اطلاع داريم برخي از موسسات آموزشي در اين مساله دخيل بوده
اند.

مي توانم بپرسم مثلاچه موسساتي؟
من اسم نمي برم.
اگرچه اين افراد در مجامعي كه برگزار مي كنند اهانت هايي كرده اند كه خارج از حيطه
ادب و نزاكت است و به صورتي بنده را هدف قرار داده اند كه اين تاسف برانگيز است و
در موقع مناسب اين موضوع را پيگيري خواهم كرد.

آيا شما موسسات
آموزشي كه در اين زمينه كار مي كنند را ذي نفع مي دانيد؟

خيلي از
موسساتي كه در اين زمينه فعاليت مي كنند، به عنوان يك موسسه آموزشي جايگاه خود را
مي شناسند و شان خود و حرمت كانون را رعايت مي كنند. ولي متاسفانه يكي از اين
موسسات مرتبا در اين مسائل دخالت مي كند. در جلسات عمومي خود عليه كانون و هيات
مديره توهين مي كند. چراكه اين افراد فكر مي كنند با طرح امتحان تشريحي، منافع شان
به خطر مي افتد. به اين دليل شروع به جوسازي كرده و متاسفانه هيچ ابايي ندارند.
هيات مديره همواره تلاش كرده كه استقلال خود را از دولت و قوه قضاييه حفظ كند. به
نظر مي رسد يك موسسه مي خواهد جاي دولت و قوه قضاييه را در مخدوش كردن استقلال
كانون بگيرد.

دكتربهشيد ارفع نيا

نظر حضرتعالي در مورد ابقا يا رد نتايج آزمون
مرحله دوم كانون وكلابا توجه به خواست برخي معترضان چيست؟

اين مورد
تصميم هيات مديره قبلي بود كه انجام شده يعني در مرحله اول دو برابر افراد را
گرفتند و در مرحله دوم با آن امتحان تشريحي، هزار و 200 نفر جذب شد، بنابراين لغو
امتحان بعد از تصويب و انجام و تصحيح اوراق و زحماتي كه در اين زمينه كشيده شده، يك
كار بي معني و لغو است و به هيچ عنوان نبايد چنين اتفاقي
بيفتد.

شما به عنوان هيات مديره فعلي كانون خواسته اين معترضان
را دقيقا در چه مي دانيد؟

آن طور كه من متوجه شدم اين تعداد مي خواهند
جو را ناآرام كنند.

خواسته عيني اين افراد چيست؟
اينكه مثلامن در مرحله اول رتبه 10 شدم و در مرحله دوم رتبه 11.
در حالي كه اين بحث كاملامشخص است. جواب من اين است كه شما در امتحان تستي مهارت
كافي داري ولي در امتحان تشريحي به آن اندازه ماهر نيستي.

يعني اختلاف 700 نفري بين اين دو امتحان هم طبق همين توجيه قابل حل است؟
اين
هم تابع همان بحث است منتها با شدت بيشتر، چراكه بعضي ها مخصوصا در اين كلاس هاي
تقويتي فقط تست زني ياد مي گيرند. اما به نظر خود من امتحان تستي در رشته حقوقي نه
آنچه را كه شما مي دانيد نشان مي دهد و نه آنچه را كه نمي دانيد اما وقتي سوالات
تشريحي است و شما مي خواهيد به اين سوال پاسخ بدهيد يا اين موضوع حقوقي را حل كنيد،
اين يعني بايد آن مطلب را خوانده باشيد و نمي توانيد به صورت شانسي پاسخ مساله را
بدهيد.

علاوه بر معترضان كه رسيدگي به برگه هاي امتحاني شان موجه است، ريشه ديگري در اين اعتراضات مي بيند؟
بله، مسلم است كه سوء استفاده
مي كنند. كانون به اندازه كافي درگير گرفتاري هايي است كه از طرق مختلف برايش ايجاد
شده. از سوي ديگر اين كلاس هاي تقويتي چون تستي كار مي كنند و اين امتحان تشريحي
نتيجه كار آنها را برآورده نمي كند، به اين ترتيب مي خواهند كسري كار خودشان را
جبران كنند. من حتي به برخي از اين افراد گفتم كه شما برخي از اين دانشجويان را
تحريك مي كنيد. طريقه معقول بحث آن است كه بعد از امتحان كسي كه نسبت به نتيجه خود
معترض است به صورت كتبي اعتراض خود را اعلام كند. ضمن اينكه يك گروه 50 نفري كه
جلوي درب كانون اعتراض مي كنند از اخبار 20:30 كانال دوم صدا و سيما سردرمي آورند.
تعداد بيشتري از اين افراد در كانون وكلاو براي كار مهم تري جمع شده اند، كسي
نيامده فيلمبرداري كند آن هم از صدا و سيما. امكان ندارد امتحان منتفي شود. من به
شما صددرصد قول شرف مي دهم كه امتحان منتفي نخواهد شد چراكه اين كار انجام شده و
كاملاقانوني بوده، حالااينكه هيات مديره تصويب كنند كه از اين به بعد چنين امتحاني
برگزار نشود، آن بحث ديگري است اما الان بحث كنسل كردن اين امتحان به كل منتفي
است.

علي نجفي توانا

به نظر شما خواسته معترضان به نتيجه امتحان منطقي است يا نه؟
اداره كانون وكلا، ارتقاي وضعيت علمي وكلاو بسترسازي
براي كارآمد كردن اين حرفه توسط هيات مديره منتخب وكلاي هر كانون انجام مي شود.
مطالعه آزمون هاي چند سال گذشته با آسيب شناسي برخي نارسايي ها و ضعف بنيه علمي
بعضي از كارآموزان و وكلا، مديران كانون هاي وكلارا به تغيير نظر در مورد تغيير
امتحانات واداشت و به همين جهت در دوره قبل، امتحانات برگزار شده را از حالت كليشه
يي و بسيار ساده تستي خارج و كانون هاي وكلاي سراسر كشور مبادرت به برگزاري آزمون
هايي كردند كه در آن سوالات عمقي تر، قوي تر مطرح شد و به همين دليل بسياري از
افرادي كه به صورت سطحي و برمبناي تست زني خود را آماده كرده بودند، در برخورد با
چنين آزموني حائز نمرات بسيار خوب نشدند و آنهايي توفيق بيشتر داشتند كه به صورت
عمقي به مطالعه حقوق پرداختند، نه صرفا حفظ كردن تست هاي تهيه شده تكراري و مشابه
سال هاي گذشته. توفيق در اين زمينه عده يي از اعضاي هيات مديره كانون مركز را بر آن
داشت كه با مطالعه مجدد و براساس موازين علمي و نه صرفا براي كسب درآمد، و افزايش
مناسبات مالي كه برخي در جست وجوي آن هستند امتحانات به گونه علمي تر برگزار شود و
به همين دليل مصوب شد كه امتحانات به دو صورت انجام و جمع نمرات لحاظ شود. بنابراين
تا اين مرحله امور براساس تصميمات هيات مديره انجام شده است و خوشبختانه بسياري از
افرادي كه به لحاظ علمي آماده تر بودند در نهايت قبول شدند. قطعا اين امتحان نيز
عده يي مردودي خواهد داشت كه ممكن است از نتايج امتحانات راضي نباشند و اين طبيعي
است و اگر تصور مي كنند كه حقي از آنها زايل شده است با توجه به قابليت تجديدنظر در
تصحيح اوراق و نمرات مي توانند اعتراضات خود را به هيات مديره كانون وكلاتقديم كنند
و قطعا در كميته بي طرف و علمي كه صرفا اصول و چارچوب علمي را مدنظر قرار خواهد داد
به اين اعتراضات رسيدگي و نتايج اعلام خواهد شد.

آيا از اعتراض معترضان سوءاستفاده هايي هم شده است؟
ما از تمام ابزارهاي مشخص و همچنين زحمات موسساتي كه هرچند با چشمداشت مالي به افزايش علمي متقاضيان ورود به عرصه وكالت اهتمام مي ورزند، متشكريم و در واقع اين زحمات با اينكه با هدف مالي انجام مي
شود قابل تقدير است. اما ديده شده است- كه ان شاءالله هم اشتباه باشد- برخي از اين
موسسات كه عميق تر شدن نظام گزينش علمي را تا حدي به ضرر خود مي بينند، آن را برنمي
تابند و علت اصلي موضوع اين است كه از لحاظ علمي تاب و توان لازم را براي ارتقاي
وضعيت دانشجويان ندارند. از چند سال قبل كه اين موسسات كه معمولااز لحاظ مدرس در
سطح قابل قبولي نيستند، سعي در هدايت افكار عمومي به ويژه عزيزان متقاضي به عرصه
وكالت دارند و متاسفانه با عدم اطلاع رساني و عدم شفافيت در اطلاع رساني، زمينه يي
نامناسب را فراهم كرده اند. اين عزيزان به اين موضوع توجه نمي كنند كه شركت در اين
امتحان جنبه رقابتي دارد و اين گونه نيست كه شخصي با رسيدن به معدل 15 قبول شود
بلكه برعكس، از 10 هزار نفري كه امتحان مي دهند بيش از هشت هزار نفر بالاتر از معدل
15 نمره مي آورند ولي از ميان آنها فقط هزار نفر قبول خواهند شد يعني آنهايي كه
نمرات بالاتري را آورده اند. بنابراين با ايجاد شبهه در نتيجه آزمون، عده يي از اين
عزيزان كه موفق به گذر از اين امتحان نشده اند زمينه غوغاسالاري و ايجاد جو رواني
را عليه كانون هاي وكلا، به ويژه كانون مركز، فراهم كرده اند و هم صدا با افرادي كه
توان علمي زيادي نداشتند و حتي با افرادي كه متقاضي كارآموزي نبوده اند جرياني را
هدايت مي كنند كه اين جريانات با اعتراض به نهادهاي مختلف سعي در ايجاد تشكيك در
درستي شيوه هاي امتحانات دارد كه در نظر نمايندگان خانه ملت، مسوولان قوه قضاييه،
مسوولان اجرايي و حتي هر فرهيخته يي كه صرفا بر اساس عدالت مي انديشد اين اعتراضات
هيچ تاثيري ايجاد نخواهد كرد و قطعا چهره افرادي كه پشت سر اين ماجرا قرار دارند و
با نوعي جوسازي به جاي اينكه برخي از اين جوان ها را به مطالعه بيشتر رهنمون كنند و
خود، نظام آموزش جديدي را ايجاد كنند تا باعث ارتقاي علمي متقاضيان شوند، آنها را
تحريك به اعتراض جمعي كرده اند.

جهت دهي هاي سياسي چطور؟
كانون وكلابه عنوان يك نهاد مدني شايد وجودش باعث نارضايتي برخي
افراد يا گروه ها باشد و در اين ميان زمينه يي فراهم شده است كه افراد مغرض بهترين
بهانه را براي هدايت اعتراضات غيرموجه و تبديل اين اعتراضات به اعتراضات رسانه يي و
گاه داراي رنگ و بوي سياسي به دست بياورند و چون نهادهاي حكومتي در مورد اين
اعتراضات با مطالعه برخورد خواهند كرد قطعا متوجه خواهند شد و در مرحله نهايي اين
فشار غيرعادلانه و غيرمنصفانه و توام با عوام فريبي كشف خواهد شد. در اين صورت اين
حق براي اعضاي هيات مديره و براي كانون هاي وكلامحفوظ است كه عندالاقتضاء با ارائه
مدرك نسبت به تعقيب و شفاف سازي ماهيت اين نوع اقدامات كه با اهداف مالي همراه است
اقدام كنند.

تعدادي از معترضان كه سايتي هم به نام سايت جمعيت اسلامي حقوقدانان معترض را اداره و در اين زمينه فعاليت هاي مستمر مي كنند، اتهام هايي كه به كانون زده اند اين است كه مثلابرگزاري امتحانات كانون درآمدهاي ميلياردي داشته. شما اين بحث را قبول داريد؟
براي استحضار خوانندگان عزيز بايد عرض كنم كانون براي مرحله دوم هيچ وجهي دريافت نكرده است، در حالي كه ما مجبور بوديم براي طراحان سوال و حتي تصحيح كنندگان اوراق كه از ميان اساتيد بنام انتخاب
شده و برخي از آنها به لحاظ اعتبار علمي مورد تكيه موسسات آموزشي بودند و نه تنها
با اين آزمون همراه شدند بلكه طراحي سوالات اين امتحانات را نيز برعهده گرفتند
هزينه بپردازيم، بنابراين نه تنها وسيله درآمد نبود بلكه با صرف هزاران ساعت كار،
دست اندركاران كانون، اساتيد و... گاهي بدون چشم داشت مالي در اين كار علمي حضور
داشتند. قطعا اين اتهام متوجه افراد و گروه هايي است كه استمرار شيوه گذشته
امتحانات تستي موجب تامين مالي آنها مي شد و با تبديل امتحان از امتحان سطحي تستي
به امتحان عميق تر تستي يا تشريحي بسياري از اين موسسات چون توان ارتقاي وضعيت علمي
خود را ندارند، قطعا آن درآمدهاي كلان را از دست خواهند داد. واقعيت آن است كه
بسياري از حقوقدانان عزيز ما حتي مي توانند با خواندن كتب و جزوات حقوق و قانون و
رويه با توان چندبرابري نسبت به آموزشي كه به صورت سطحي در برخي از اين موسسات مي
بينند در امتحان ورودي توفيق بيشتر داشته باشند.
ما اميدواريم كه افرادي كه با تكيه بر درآمدهاي ميلياردي از قبيل برگزاري دوره هاي آموزشي در پي ايجاد فضايي
ظن آلود و مسموم عليه كانون وكلاهستند، بيايند و براساس اصول انساني و علمي، همراهي
كنند و توجه داشته باشند كه اين غوغاسالاري ها شفاف سازي خواهند شد و قطعا متقاضيان
ورود بعد از روشن شدن اين موضوعات، از اين موسسات روي گردان خواهند شد و لذا بهتر
اين است كه تا دير نشده به همسويي و همراهي با كانون هاي وكلابراي تعميق آزمون هاي
علمي و ارتقاي مديريت علمي واردشوندگان به حرفه وكالت بپردازند و اجازه دهند كه در
چارچوب اصول اخلاقي حرفه يي، همگان دست به دست هم دهيم و با محوريت قرار دادن
متقاضيان ورود به كارآموزي وكلابا هم همكاري كنيم.

ما در يكي از مجامع عمومي يكي از اين موسسات آموزشي مي بينيم كه يكي از اعضاي محوري آن موسسه، يكي از اعضاي هيات مديره فعلي كانون را به سخره مي گيرد و به صورت اهانت آميزي، گفت
وگويي يكطرفه با ايشان مي كند، يا در مواردي اتهام هايي به كانون مي زنند.چرا كانون
از اين افراد شكايت نمي كند يا وارد برخورد عيني نمي شود؟

حقيقت آن است كه كانون وكلادر طول حيات خويش آماج حملات مختلف قرار داشته است. برخي از اين هجمه
ها به حدي بي مايه و سخيف است كه كانون ارزشي براي اين اظهارات شعارگونه و غيرمنطقي
قائل نيست كه به آنها پاسخ گويد. واقعيت اين است كه امكان هرگونه اقدامي از جمله
طرح شكايت به عنوان تشويش افكار عمومي، افترا، نشر اكاذيب و غيره عليه اين افراد
وجود دارد اما واقعيت اين است كه ما بايد نيروي خود را صرف نهاد مدني وكالت و وكلاي
جوان كنيم و ضمن شفاف سازي نسبت به ماهيت اين گروه ها و افراد كه از طريق وابستگي و
رانت، موقعيت هاي خاص پيدا كرده اند، به جاي پاسخگويي به بحث هاي شعارگونه آنان،
آنان را نصيحت كنيم و از آنان بخواهيم به جاي تخريب نهادهاي مدني و هم صدايي با
مخالفان كانون،در حالي كه با درآمد حاصل از همين نهاد مدني زندگي خصوصي خود را
ارتزاق مي كنند، سعي كنند موجب تقويت نهاد وكالت و اصولاارزش هاي حرفه يي كار خود
باشند و قطعا بد است كه اگر استقلال كانون وكلاتضعيف شود بعضي از اين موسساتي كه به
صورت طفيلي اين محور و فعاليت اين نهاد زندگي مي كنند، بقا و دوامي نخواهند داشت.
پس ما نه صلاح مي دانيم و نه اين اظهارات را در حدي از اعتبار و ارزش مي دانيم كه
نيازي به پاسخگويي داشته باشند.

شاپور منوچهري

اعتراضات به امتحان مرحله دوم را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
اين افراد، افراد عديده يي هستند. البته رتبه بعضي از آنها، تغيير كرده مثلارتبه 10 بوده اند و الان با مرحله دوم رتبه 400 شده اند. يعني از ابتدا جزو قبول شده ها بودند اما رتبه هايشان تغيير كرده. اما يك عده هم هستند
كه اصولاقبول نشده اند اين افراد را بايد از هم تفكيك كنيم. طبيعتا معترضان نوع اول
عنوان مي كنند اگر امتحان يك مرحله يي بود، در تهران كارآموز مي شديم اما الان ممكن
است به زاهدان بيفتيم.
عده يي هم دنبال اين هستند كه كانون را تحت فشار قرار دهند كه كانون همه پذيرفته شدگان را بپذيرد و پروانه كارآموزي برايشان صادر كند كه اين يك خواسته غيرمعقول است، چرا كه تعداد كارآموزان را هيات سه نفره يي كه در
قانون كيفيت اخذ پيش بيني شده تعيين كرده است، گفته اند 1250 نفر بايد پذيرفته شوند
سهميه ايثارگران و خانواده شهدا هم مشخص است. اينكه عنوان شود كه ما بياييم و همه
اينها را بپذيريم كه يك خواسته غيرمعقول است. طبيعتا در مورد آنهايي كه اعتراضات
معقول داشته باشند ما اعلام كرديم همه كساني كه اعتراضي دارند اعلام بكنند، ما
گروهي را از بين هيات مديره فعلي و قبلي تعيين كرديم كه دقيقا به اعتراضات اين
افراد رسيدگي شود. اعتراض حق هر فردي است. ما با نفس اعتراض هيچ گونه مخالفتي
نداريم و معتقديم هر ايراني، اعم از اينكه در آزمون كانون وكلاشركت بكند و شاهد بي
عدالتي باشد حق اعتراض را دارد و حق مسلم اين افراد است كه به اعتراض شان رسيدگي
شود.

به نظر شما مي توان قائل به اين بود كه يك جهت گيري خاص سياسي پشت اين اعتراضات است؟
طبيعتا افراد، در هر منصب و مقامي، ممكن است از اين قضايا سوءاستفاده بكنند. من دقيقا نمي توانم كسي را متهم بكنم. به نظر من نبايد به اين مشكل در مورد ماهيت معترضان فكر كرد. چون بحث در اينجا، بحث شغلي
است. اين دوستان دغدغه زندگي شان را دارند و اين مساله برايشان اهميت دارد تا زندگي
آينده شغلي شان مشخص شود. طبيعتا اينها حساسيت هايي دارند ما اين را قبول داريم و
البته طبيعي است. منتها اعتراضات بايد معقول باشد. در هيچ جاي دنيا و حتي در ايران
كساني كه در كنكور قبول نمي شوند چنين اقدامي نمي كنند بلكه مي روند سازمان سنجش تا
از طريق مشخص به آن رسيدگي شود.

ماهيت سياسي چطور؟
نمي دانم. من برنامه هاي تلويزيوني را نديدم. بلكه شنيدم كه در صدا و سيماي جمهوري اسلامي به صورت جهتدار انعكاس پيدا كرده است. كانون وكلاخود، طرفدار حق و عدالت و آزادي است. هيات مديره كانون وكلاهم به همين ترتيب. ما اگر حقي از كسي تضييع شده باشد، وظيفه داريم كه رسيدگي كنيم. ما بايد در مقابل اعتراضاتي كه
جنبه معقول و منطقي دارد پاسخگو باشيم.

در مورد موسسات چطور؟
موسساتي كه خود را ذي نفع مي دانند و با برگزاري اين امتحان ميزاني از مشتريان خود
را از دست مي دهند؟

اصل بر برائت است. به عنوان يك وكيل دادگستري، بدون دليل نمي توانيم كسي را متهم كنيم مگر اينكه دلايل و مداركي در دست باشد كه موسسه یي خاص به حركت معترضان با خواسته مشخص جهت مي دهد تا كانون را تحت فشار قرار دهد.
تا زماني كه اين دلايل حداقل براي بنده مشخص نباشد و مدركي در دست نداشته باشم نمي
توانم اين مساله را عنوان كنم كه موسسه خاصي پشت سر اين قضيه است. هر چيزي امكان
پذير است اما عنوان كردن آن از سوي ما مي تواند تهمتي تلقي شود تا زماني كه دليل
نداشته باشيم. 

به نقل از  روزنامه اعتماد

ارسال به شبکه های اجتماعی

مطالب مرتبط