بررسی مبانی حقوقی تحریمها در گفتوگو با دکتر هرمیداس باوند
سایت حقوقی دادآور
تمام جوامع حقوقی مستقل بر این مساله اتفاق نظر دارند که این دسته از تحریمها خلاف حقوق بشر بالاخص نسل سوم حقوق بشر یعنی حقوق بشر توسعه است
از آنجا که در قطعنامههای شورای امنیت به مسائلی فارغ از تکنولوژی هستهیی همچون صنایع موشکی و حتی صنایع دفاعی پرداخته شده است، مسلم است که نمیتوان فقط به اقدامات حقوقی و فنی در تعامل با آژانس «ان.پی.تی»بسنده کرد و باید که راهکارهای سیاسی مناسب اتخاذ شود
اگر در بعد حقوقی با آژانس به تعامل برسیم چون در تمامی قطعنامههای شورای امنیت به تعامل ایران با آژانس تاکید شده است اگر ایران بتواند توافق و تعاملی مثبت داشته باشد مسلما در روند مذاکرات با قدرتهای جهانی و تصمیمگیریهای ۱+۵ تاثیر مثبتی خواهد گذاشت
آرمان محمودیان/ از آنجا که قطعنامههای شورای امنیت ابعاد غیر اتمی نیز پیدا کرده است، مسلم است که فقط نمیتوان به اقدامات حقوقی و فنی بسنده کرد. دور جدید مذاکرات ایران با قدرتهای جهانی و آژانس اتمی، باعث شده است که بار دیگر مساله تحریم و ماهیت آن مورد توجه اذهان عمومی قرار گیرد، از این رو به سراغ دکتر باوند رفتم تا نظرات وی را در این زمینه بشنوم. دکتر باوند، استاد حقوق بینالملل و روابط بینالملل است. وی از سال ۱۳۵۴ به استخدام وزارت خارجه ایران درآمد و از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۲ در سازمان ملل فعالیت کرده و یک سال ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل را بر عهده داشت. دکتر باوند، دکترای روابط بینالملل خود را از دانشگاه امریکندر واشنگتن دیسی در سال ۱۹۶۳ دریافت کرده است. کنوانسیون سوم حقوق دریاها با موضوع «دریاهای بسته و نیمه بسته» از سوی دکتر باوند در کمیسیون حقوقی مجمع عمومی سال ۱۹۷۶ مطرح شد و به تصویب رسید
از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران با موجی از تحریمها مواجه شده است، اگر برای مقدمه بخواهیم تعریفی از تحریم داشته باشیم، شما تحریم را چگونه تفسیر میکنید؟
تحریم و معنای آن بسته به مقولهیی دارد که در آن بهکار میرود، برای مثال وقتی فردی بیمار میشود مواد غذایی را بر او قدغن میکنند که در این صورت به معنای این است که خیر آن فرد را میخواهند. این نوع تحریم جنبه منفی و مجازاتی ندارد اما وقتی صحبت از تحریم در عرصه بینالملل میشود، مساله طوری دیگر است، در حقیقت در این صورت تحریم کشور هدف را از مزایایی که قبلا برخوردار میشده است، محدود میکنند، تحریم در مواقع دیگری به معنای عمل مقابل مثل است که میتوان به افزایش تعرفهها و محدودیتهای گمرکی بین دولتها اشاره کرد.
در حقیقت در این مورد یک کشور روی کالاهایی که وارد خاکش میشوند از طریق ایجاد موانع و افزایش هزینههای گمرکی تاثیر کاهشدهنده میگذارد و از این طریق موجب میشود که سایر کشورهایی که میزان صادراتشان به این دلیل کاهش یافته است با تحریم در معنای عمل مقابل مثل یعنی ایجاد موانع و محدودیتهای گمرکی پاسخ طرف مقابل را میدهند.
گاهی اوقات نیز تحریم نوعی مقاومت سیاسی است که میتوان به مبارزه منفی گاندی و طرفدارانش با استعمار انگلیس از طریق تحریم کالاهای تجاری بالاخص صنایع نساجی به اقتصاد انگلیس لطمهیی جدی وارد و زمینه استقلال هند را فراهم کردند.
اما تحریمی که مدنظر شما و بحث ما است، تحریم در میثاق و ماده ۱۶ نوعی مجازات اقتصادی است که در ماده ۱۶ میثاق جامعه ملل ذکر شده که در صورتی که کشورها مقررات مفاد ۱۲، ۱۳ و ۱۵ یعنی از راهحلهای مسالمتآمیز استفاده نکنند مورد تحریم یا همان مجازاتهای اقتصادی قرار میگیرند.
در ماده ۴۱ منشور ملل متحد نیز از تحریم به عنوان مجازاتهای اقتصادی، جدا از مجازاتهای نظامی یاد میشود، بنابراین منظور از تحریم در بحث ما به معنای مجازات است.
مسلم است که وضع تحریم همچون اعمال هر عمل حقوقی دارای اهداف و تبعات مدنظر گرفته است، این هدفمند ذاتی وقتی که وارد عرصه روابط بینالملل میشود، مسلما معنایی مضاعف به خود میگیرد، درباره معنای تحریم عدهیی معتقدند که تحریم انتخاب بین دو گزینه حمله نظامی و مجازات اقتصادی است، اما عدهیی دیگر در جواب این ادعا معتقدند که تحریم نه تنها جایگزین توسل به گزینه نظامی است بلکه در بسیاری از موارد تسهیلکننده راه توسل به گزینه نظامی است و برای مثال نیز به رژیم بعث عراق اشاره میکنند، شما هدف از تحریم را چه میدانید؟
ببینید در بیانیهیی که فردریک کبیر و بنیامین بترامچین منتشر کردند، از آنجا که آثار تحریم متوجه عامه مردم است، تحریم را نفی کردند ولی در چارچوب منشور اشاره شده است که تحریم اقدامی خارج از اقدامات نظامی است و بنابر این در بیشتر اقدامات که فصل هفت منشور، شورای امنیت اتخاذ کرده است با توجه به ماده ۴۱ از تحریم به عنوان نوعی مجازات یاد میشود، البته در ماده ۴۰ تاکید شده است که نخست باید سایر راههای دیپلماتیک طی شوند و پس از آن به اتخاذ تصمیمات دیگر پرداخته شود.
پس میشود از صحبتهای شما این گونه تفسیر کرد که تحریم در مباحث آکادمیک و دانشگاهی مساله و امری جدا از توسل به گزینه نظامی است؟
بله، ببینید همان طور که در بخشهای پیشین گفتم تحریم امری جدا از اقدامات نظامی است و درباره نخستین تحریمهای بینالمللی پس از ایجاد جامعه بینالملل که میتوان به تحریم ژاپن به دلیل حمله به منچوری و تحریم ایتالیا به دلیل اشغال اتیوپی اشاره کرد که در این موارد فقط یک اقدام محدودکننده اقتصادی بود و هیچ دلیل و نشانهیی نیز وجود نداشته است که ثابت کند تحریم این دو کشور مقدمهیی برای حمله نظامی بوده است.
شما در توضیحات گذشته خود برای تحریم ریشههای مختلفی در دوران امپراتوری پروس، جامعه بینالملل و… قائل شدید، به طور کلی چه ریشه تاریخی میتوانید برای تحریم قائل شوید؟
ببینید به طور کلی تحریم در عرصه روابط بینالملل قدمت طولانی دارد و در گذشته نیز در قالب عمل به مقابل مثل ظهور پیدا کرده است که میتوان برای مثال به عهدنامه ۱۹۲۱ بین ایران و حکومت انقلابی شوروی اشاره کرد که در ماده ۱۴ مطرح میشود که به خاطر تحریم معاش مردم روسیه امتیاز شیلات ایران در دریای مازندران داده شود و ایران نیز آن عهدنامه را تصویب کرد اما ایران پس از تصویب از ایفای به آن خودداری کرد که شوروی در یک عمل متقابل دست به تحریم تجاری- اقتصادی زد و باعث شدند که ایران در ۱۹۲۵ قرارداد ایران را منعقد کند.
برای مثال دیگر نیز میتوان به ملی شدن صنعت نفت ایران اشاره کرد که دولت انگلستان صادرات و خرید نفت ایران را به عنوان کالای دزدی تحریم کرد و مانع از فروش و صادرات نفت ایران میشد.
در توضیحات خود انواع مختلفی از تحریمها را نام بردید، مثل تحریمهای نوعی همچون نفت ایران در دوران دولت ملی مرحوم مصدق، یا تحریمهای یکجانبه از سوی امریکا و…، آیا میتوانید یک دستهبندی کلی برای تحریمها قایل شوید؟
ببینید برای تحریمها میتوان دستهبندیهای مختلفی از حیث منشا اثر قایل بود، یک دسته از تحریمها، تحریمهای بینالمللی هستند که توسط شورای امنیت برای کشور مورد هدف به دلیل نقض مفاد ۱۲، ۱۳ و ۱۵ میثاق جامعه ملل وضع شده است و دارای ضمانت اجرای بینالمللی است، به طوری که در بند ۵ماده۲ تاکید شده است که تمامی اعضای جامعه بینالملل باید از این تحریمها پیروی کنند و از هرگونه همکاری با کشور مورد تحریم قرار گرفته اجتناب ورزند و در ماده ۲۴ نیز تصریح شده است که تصمیمات شورای امنیت برای اتخاذ تحریم به معنای تصمیم تمام کشورهای عضو است و تمام کشورها نیز باید به آن به عنوان یک تصمیم و درخواست بینالمللی توجه کنند، حتی فرای این نیز در فصل هفتم منشور نیز تاکید شده است که سایر کشورها باید از حیث لجستیکی، ترابری و… با شورای امنیت در جهت تحکیم و اعمال وضع شده همکاری کنند.
دستهیی دیگر از تحریمها، تحریمهای یکجانبه است که خود به چند دسته تقسیم میشود، یک دسته تحریمهای یک جانبه داخلی است که یک کشور، کشور دیگر را تحریم میکند و از این رو موسسات و شرکتهای تجاریاش را از همکاری با شرکت مورد تحریم قرار گرفته بازمیدارد، فارغ از این نوع آخر، تحریمهای یکجانبه دارای یک دسته دیگر تحت عنوان تحریمهای یکجانبه مضاعف است که بیشترین موارد اعمال آن را دولت امریکا به خود اختصاص داده است، در این دسته از تحریمها، کشور تحریمکننده سایر موسسات و شرکتهای تجاری دیگر کشورها از تجارت با کشورهدف بازمی دارد و تهدید میکند که در صورت همکاری این موسسات و شرکتها با کشور هدف آنان نیز مورد تحریم قرار میگیرند که این نوع از تحریمهای یکجانبه بارها توسط نهادهای بینالمللی حتی محاکم اروپایی خلاف مقررات بینالملل و سازمان تجارت جهانی معرفی شدهاند و حتی در دوران گذشته وقتی که دولت امریکا صنایع نفتی ایران را تحریم کرد و شرکتهای امریکایی پارس جنوبی را ترک کردند، شرکت توتال فرانسه برای اینکه نشان دهد خود را از تحریمهای داخلی و یکجانبه امریکا مستقل میداند شروع به سرمایهگذاری و فعالیت در پارس جنوبی کرد، هرچند که در دوران بوش و اوباما به لحاظ مسائل سیاسی رفتهرفته دولتهای اروپایی نیز در جهت اعمال تحریمهای یکجانبه مضاعف امریکا با این کشور همکاری کردهاند.
از این رو در نهایت میتوان برای تحریمها سه دسته کلی، تحریمهای بینالمللی، تحریمهای یکجانبه و تحریمهای یک جانبه مضاعف را برشمرد.
این توضیحاتی که شما فرمودید مربوط به مشروعیت یا عدم مشروعیت تحریمهای بینالمللی است اما همان طور که در بخشهای مقدماتی نیز توضیح دادید ما در عرصه بینالملل با دستهیی دیگر از تحریمها تحت عنوان تحریمهای یکجانبه و تحریمهای یکجانبه مضاعف روبهرو هستیم که ایران نیز بیشتر ضربه و تاثیرپذیری منفی را از این دسته از تحریمها دیده است، مشروعیت این دسته از تحریمها را چگونه تفسیر میکنید؟
بارها اعلام شده و من هم نیز در جواب شما میگویم که این دسته از تحریمها نوعی دخالت تعمدی در امور دیگر کشورهاست و حتی بارها توسط اتحادیه اروپا نیز قویا بر نامشروعیت آن تاکید شده و این دسته از تحریمها را تصمیمگیری خارج از صلاحیت داخلی کشورها و نوعی دخالت تعمدی در امور داخلی خود و خلاف مقررات سازمان ملل و حقوق بینالملل تعریف کردهاند و از سوی دیگر تمام جوامع حقوقی مستقل بر این مساله اتفاق نظر دارند که این دسته از تحریمها خلاف حقوق بشر بالاخص نسل سوم حقوق بشر یعنی حقوق بشر توسعه است. اما متاسفانه شاهدیم که با وجود نفی مشروعیت این دسته از تحریمها توسط اتحادیه اروپا و جوامع اروپایی، دولتهای اروپایی و بخش دیگری از دولتهای جهان به لحاظ ملاحظات سیاسی با دولت امریکا که وضع اکثریت این تحریمها را خود اختصاص داده است، همکاری میکنند.
به عنوان سوال آخر، حال که بحث به این نتیجه رسید که دولتهای جهانی با وجود علم به نامشروعیت تحریمهای یکجانبه به دلیل ملاحظات سیاسی با دولت امریکا همکاری میکنند، شما توصیهیی به دولت تدبیر و امید برای رفع تحریم میکنید، توصیح شما اقدامی حقوقی است یا راهکاری سیاسی؟
ببینید چون مساله از جنبه حقوقی و فنی خارج شده است و ابعاد سیاسی به خود گرفته است، مسلما راهکار نهایی سیاسی است، منتها اگر در بعد حقوقی با آژانس به تعامل برسیم چون در تمامی قطعنامههای شورای امنیت به تعامل ایران با آژانس تاکید شده است، اگر ایران بتواند توافق و تعاملی مثبت داشته باشد مسلما در روند مذاکرات با قدرتهای جهانی و تصمیمگیریهای ۱+۵ تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. اما از آنجا که در قطعنامههای شورای امنیت به مسائلی فارغ از تکنولوژی هستهیی همچون صنایع موشکی و حتی صنایع دفاعی پرداخته شده است، مسلم است که نمیتوان فقط به اقدامات حقوقی و فنی در تعامل با آژانس «ان.پی.تی»بسنده کرد و باید که راهکارهای سیاسی مناسب اتخاذ شود.
به نقل از سایت روزنامه اعتماد