ورود کاربران

اطلاعات

آشنایی با خدمات موسسه حقوقی

حق ستان دادآور

تماس با وکیل :          66519169

پیامک :         30004650196448

رزومه مدیر موسسه

رزومه مدیر موسسه حقوقی حق ستان دادآور

دانلود نرم افزار رایگان دادآور

دانلود نرم افزار رایگان دادآور

پرینت

قبولي در امتحان تستي چهارگزينه اي بدون مطالعه در شرايط اضطراري

در . ارسال به مقالات مفید

 

قبل از همه چيز اجازه دهيد توضيح دهم که تلاش براي امتحان دادن بدون مطالعه راه عالي براي اطمينان از موفقيت نيست. پيشنهاد من اين است جلوتر از زمان برنامه اي بريزيد که چگونه براي يک امتحان خاص به صورت خاص يا معمولي مطالعه کنيد. اين کار کمک مي کند که با شيوه و مباحث سؤالات مطلوب کسي که امتحان را طرح مي کند آشنا شويد.
به ياد داشته باشيد استفاده از چنين روشهايي بيشتر در مواقع اضطراري به کار مي آيد. تصميم هاي چندگزينه اي در زندگي روزمره ي ما بيش از آن چه که ما فکر مي کنيم، رايج است. وقتي که ما به همه ي اطلاعاتي که در طي فعاليت هاي روزانه مان رد وبدل مي کنيم نگاه مي کنيم، بديهي است که ما دائما به دسته بندي، رده بندي و اولويت بندي اطلاعات براي مفيد ساختن آنها نيازمنديم. بيشتر اين تصميم ها کم اهميت و کوچک هستند اما برخي مي توانند عکس العملي هاي فوري يا بلندمدت داشته باشند. فراواني بيش از حد اطلاعات مي تواند منجر به خستگي و دلزدگي شود. وقتي که ما اطلاعات را پردازش مي کنيم، بايد آنها را به اندازه هاي قابل هضم و سامان دهي تقسيم کنيم به طوري که براي ما قابل فهم باشند. عملکرد چند وظيفه اي (انجام چند کار با هم) فقط وقتي مفيد است که بتوانيم به طور مؤثري انواع مختلف و ميزان اطلاعاتي که به ما ارائه مي شود را پردازش کنيم.
دقيقاً همان فرآيند تصميم سازي که ما در طول روز براي پردازش مؤثر اطلاعات به کار مي گيريم مي تواند براي تلاش خاصي مثل امتحان دادن هم، اعمال شود. بوسيله ي دسته بندي اطلاعاتي که در طول يک امتحان به ما ارائه مي شود، مي توانيم به طرز قابل توجهي کارايي مان را افزايش دهيم. در اين جا تعدادي قانون تند و تيز براي افزايش قابل توجه کارايي شما در يک امتحان چندگزينه اي آورده شده است:
1- آمادگي امتحان: اين مورد به زمان واقعي صرف شده براي مطالعه ي مطالب درسي موجود در سؤال ها مربوط نمي شود.
2- در طي امتحان از زمان خود، عاقلانه استفاده کنيد. امتحان را به چند بخش تقسيم کنيد و به هر کدام وقت خاصي را اختصاص دهيد يا سؤالات امتحان را به وسيله ي وقت موجود براي هر کدام، تقسيم کنيد. اگر 10 سؤال چهارگزينه اي تستي و 3 ساعت وقت براي آنها داشته باشيم خيلي تفاوت دارد با زماني که 100 سؤال و يک ساعت زمان داشته باشيم.
ياد بگيريد سطح استرسي(اضطراب) خود را تنظيم کنيد که البته به وضعيت هاي قبل و حين امتحان مربوط مي شود. به دنبال مطالبي در مورد تفکر آگاهانه بگرديد و رايج ترين غلط هاي فکر کردن را کشف کنيد. مثالي براي اين مورد، تفکر يا همه چيز يا هيچ چيز است و راه حل آن مي تواند يادگرفتن دوباره چارچوب بندي تفکرات مان به طوري که بتوانيم با استرس و اضطراب روزانه کنار بيائيم باشد. هميجان زده بودن راهبرد خوبي براي امتحان دادن نيست.
قبل از آن که يک امتحان بدهيد، لازم است از لحاظ رواني به يک وضعيت آرام اما هشيار برسيد. بهترين زماني که اين حالت حاصل مي شود، زماني است که به امواج مغزي بتاي طبيعي مي يابيم. امواج مغزي بتاي معمولي به ما اجاره مي دهند که بدون استرس همراه با حالت امواج مغزي بتاي بالا به يادگيري بپردازيم. بهترين راه براي حفظ کردن چنين حالتي، درجه بندي کردن استرس خود از 1 تا 10 (10 براي بيشترين ميزان استرس ) است. اگر اضطراب شما به منطقه ي 8 تا 10 رسيد بايد موقتاً دست نگه داريد، نفس خود را آهسته تر بکشيد و به مرور افکار خود را بر جزئياتي که قادر به کنترل آنها هستيد، متمرکز کنيد. اگر شما يک دستيار کشيش يا راننده مسابقه اتومبيل راني هستيد، اين کار به همان اندازه مهم است. به ندرت پيش مي آيد که وقتي ناگهان با سطح بالايي از استرس روبرو مي شويد؛ تصميم هاي مناسب بگيريد. يک استثناء وقتي است که در يک وضعيت حاد مرگ و زندگي قرار بگيريم. مثلاً شما براي قدم زدن در کوهستان بيرون رفته ايد که يک تخته سنگ بالاي سر شما ناگهان از جاي خود جدا مي شود و مستقيم به سمت شما مي آيد. واضح است که اين مثالي خنده دار است، اما اين به طور کلي نماينده آن حالت هاي کم تعدادي است که در آنها داشتن وحشت، مفيد است براي بسياري از تصميم ها بهتر است از يک حالت هوشيارانه اما آرام استفاده کنيم.
در وضعيت امتحان دادن، تمرين کردن و تصور کردن حرکت تان به سمت امتحان در يک حالت هشيار اما آرام خيلي عالي است. به خودتان نگوييد "اگر اين امتحان را قبول نشوم، محکوم به فنا هستم "يا" قبول شدن در اين امتحان غيرممکن است". فکر کردن در مورد نتايج منفي فقط زماني مفيد است که شما از آنها براي انگيزه دادن به خود براي حرکت مثبت و پيشرفت استفاده کنيد.
و اما گام دوم :
گزينه هاي جوابي که قلمرو وسيعي را پوشش مي دهند، خط بزنيد. اين کار شامل خط زدن طولاني ترين جواب مي شود مگر اين که همه ي قسمت هاي اين جواب بلند، منطقي باشد. اغلب پاسخ هاي ناصحيح، پاسخ هاي بلند هستند و خيلي از افراد اين گزينه را انتخاب خواهند کرد چرا که اين جواب ها پر از عبارات "قلمبه سلمبه" هستند. به طور کلي يک جواب طولاني تلاش دارد تا اطلاعات زيادي در مورد چيزهاي زيادي ارائه کند.
گام سوم :
گزينه هايي که محدوده ي خيلي کوچکي را پوشش مي دهند حذف کنيد. اين کار به معني خط زدن جواب هاي بي نهايت کوتاه است. يک جواب باريک اغلب شامل "هميشه" يا "هرگز" يا انواع از آمارهاي مطلق مثل "90درصد دندانپزشکان موافقند" مي شود. به طور کلي يک جواب صحيح بيش از يکي دو کلمه براي توضيح نکته اش استفاده مي کند مگر اين که يک تاريخ دقيق، مکان، نام يا چيزي شبيه به آن باشد.
گام چهارم :
گزينه هايي که خيلي ويژه هستند را حذف کنيد. اين گزينه ها مي توانند به عنوان انتخاب هايي که از لغاتي مثل "هميشه" يا "هرگز" استفاده مي کنند هم محسوب شوند. اين انتخاب ها مي توانند با گزينه هايي که قلمروي خيلي کوچک را پوشش مي دهند هم مي توانند هم پوشاني کنند. مثلاً اگر يک سؤال امتحاني بگويد کريستف کلمب آمريکا را در ساعت 3 بعد از ظهر به وقت استاندارد شرقي در 4 مارس 1492 کشف کرد، احتمال زياد غلط است.
گام پنجم :
گزينه هايي که خيلي کلي هستند را حذف کنيد. يک پاسخ که به نظر مي آيد نکته مورد نظر را در بر ندارد، مبهم است يا به نظر مي آيد که به سؤال مورد نظر مربوط نباشد، اغلب موارد غلط است.
گام ششم :
گزينه هايي که داراي تناقض هستند را حذف کنيد. گزينه هايي که داراي منطق ضعيف هستند يا داراي تناقض، تضاد يا توضيحاتي که به هيچ شکلي صحيح به نظر نمي آيند هستند، مثال هايي از اين نوع هستند. ساده که بگوييم هر قسمت از پاسخ که با خود سؤال مقايسه مي شود و تطابق منطقي ندارد، در اين جا صدق مي کند.
گام هفتم :
گزينه هايي که با لغات فراوان پرشده اند يا بيش از اندازه داراي جمله بندي فلسفه اي، عقلي يا تحليلي هستند را حذف کنيد. اين مورد، شامل سؤالاتي که مي توانند 2 يا چند معني داشته باشند مي شود. پاسخ انتخابي فقط بايد داراي اطلاعات کافي براي پاسخ دادن به سؤال به صورت صحيح باشد.
گام هشتم :
دنبال سؤالات نيرنگ آميز بگرديد. يک مثال فوق العاده ساده از اين مورد مي تواند در اين عبارت پيدا شود "اگر يک هواپيما در مرز آمريکا و کانادا سقوط کند، شما نجات يافتگان در کدام کشور خاک خواهيد کرد؟ "هرگز فکر نکنيد که يک امتحان بيش از يکي دو سؤال نيرنگ آميز داشته باشد، در غير اين صورت تمرکز خود را از دست خواهيد داد.
گام نهم :
از انتخاب کردن گزينه ي "همه ي موارد بالا" خودداري کنيد مگر اين که همه گزينه ها داراي محتوايي براي يک پاسخ قابل قبول داشته باشند. به عبارت ديگر فکر نکنيد که چون اکثر جواب ها تا حدي يا خيلي زياد صحيح به نظر مي رسند، پس همه صحيح هستند و اين گزينه را فقط وقتي انتخاب کنيد که همه ي گزينه ها يا غلط به نظر بيايند يا همگي صحيح و انتخاب کردن يک پاسخ خيلي سخت باشد. گزينه ي "همه ي موارد بالا" بايد به عنوان آخرين راه حل در نظر گرفته شود.
گام دهم :
وقتي جزئيات را تجزيه و تحليل مي کنيد از آنهايي که مي دانيد به سمت نادانسته ها کار کنيد. از يک کاغذ اضافي براي نوشتن مبهم ترين کلمه، اطلاعات، آمار يا محاسبات که احتمال دارد به جواب ربط داشته باشد، استفاده کنيد و سپس سعي کنيد که براساس اولين نکته هر گونه اطلاعات اضافي که مي توانيد بسازيد. مي توان اميدوار بود که اين کار به شما به اندازه کافي در رسيدن به نقطه اي که در آن يک جواب را حذف کنيد، کمک کند. جوابي که اگر همه ي جزئيات را مي دانستيد با نتيجه گيري شما براي پاسخ صحيح مطابقت نداشت.
گام يازدهم :
دنبال کلمات کليدي اي بگرديد که مخصوص سؤالات معيني هستند. وقتي که يک امتحان تستي چندگزينه اي طراحي مي شود، گزينه هاي جواب اغلب حول و حوش يک کلمه ي کليدي معين مي گردند. به ياد داشته باشيد که کلمات کليدي فقط وقتي قابل قبول هستند که به سؤال مربوطه، ربط داشته باشند. يک سؤال نيرنگ آميز مي تواند داراي يک کلمه کليدي به خوبي شناخته شده باشد که ربطي به آن سؤال نداشته باشد.
گام دوازدهم :
سؤالات آسان را اول از همه پاسخ دهيد. هميشه در مورد مدت زمان اختصاص شده براي هر سؤال، آگاهي داشته باشيد. مسخره است که ما بيشترين وقت را صرف پاسخ دادن به سؤالاتي مي کنيم که کمترين آشنايي را با آنها داريم. اين يک دستورالعمل براي تبديل يک امتحان به فاجعه است. سؤالات سخت را سريعا پشت سر بگذاريد و بعدا به سراغ آنها برگرديد. بعدا ممکن است اين سؤالات سخت، قابل فهم تر بشوند.
گام سيزدهم :
صابون زدن، شستن و تکرار. شما مي توانيد گام هاي بالا را مکرراً استفاده کنيد تا زماني که به بهترين نحو به همه ي سؤالات پاسخ دهيد. به محض اين که يک سؤال را به 2گزينه محدود کرديد(يعني 2 گزينه را حذف کرديد)، مي شود گفت شايد به 50 درصد نمره رسيده ايد.
اين همان جايي است که دانستن چيزهايي در مورد موضوع، واقعاً کمک مي کند. بايد قادر به يافتن کلمات کليدي اي باشيد که به سادگي به سمت جواب صحيح هدايت کنند و همچنين قادر به ربط دادن آنها به يک چيزي که قبلاً مطالعه کرده ايد باشيد. به وسيله حذف کردن گزينه هاي غلط و اطلاعات غلطي که با سؤال تناسبي ندارند، پيداکردن پاسخ صحيح، ساده تر و ساده تر خواهد شد.

راهکارها و هشدارها:

1- وقتي داريد تلاش مي کنيد به سؤالات چندگزينه اي پاسخ بدهيد که پاسخ هاي تخصصي خاصي را نياز دارند، از سمت آن چه مي دانيد به سمت آن چه نمي دانيد حرکت کنيد (يعني اول آن چه را مي دانيد و آسان تر است پاسخ دهيد). تعجب آور است که چه تعدادي از افراد سعي مي کند سخت ترين قسمت يک مسئله را، اول از همه حل کنند.
2- هميشه حواستان به سؤالاتي که شبيه سؤالات قبلي هستند باشد. چون شايد آنها شامل اطلاعاتي باشند که براي پاسخ دهي به ديگر سؤالات بشود از آنها استفاده کرد.
3- سعي نکنيد معناي عالي تر (و عميق تري) بيش از آن چه که معقول است در نظر بگيريد. يک اشتباه رايج اين است که فرض کنيد معناي عميق تري فراتر از آن معني اي که توسط اطلاعات کلي داده شده در سؤال فراهم شده است، وجود دارد.
توجه کنيد که اين مقاله، براي مواقع اضطراري نوشته شده است. بهترين روش همان مطالعه ي خوب همراه با برنامه ريزي صحيح است.

ارسال به شبکه های اجتماعی

مطالب مرتبط