ورود کاربران

اطلاعات

آشنایی با خدمات موسسه حقوقی

حق ستان دادآور

تماس با وکیل :          66519169

پیامک :         30004650196448

رزومه مدیر موسسه

رزومه مدیر موسسه حقوقی حق ستان دادآور

دانلود نرم افزار رایگان دادآور

دانلود نرم افزار رایگان دادآور

پرینت

نمونه رای (دعوای الزام به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی)

در . ارسال به آرای منتخب

دعوای الزام به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی

مرجع صدور: شعبه 18 دادگاه تجدید نظر استان تهران

چکیده:
دعوی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی یک دعوی مستقل نیست؛ بلکه این حق، یک حق تبعی بوده و به تبع استقرار و تداوم روابط استیجاری برای مستأجر ایجاد می‌شود.

مستندات
تاریخ رای نهایی: 1393/08/18 شماره رای نهایی: 9309970221801038
رای بدوی
در خصوص دعوی خواهان‬ها 1- ح. 2- م. 3- م. همگی الف. فرزندان ن. با وکالت آقای الف ز. و خانم م.ش. به طرفیت خواندگان 1- شهرداری تهران 2- م.پ. به خواسته اثبات مالکیت به سرقفلی یک واحد تجاری مندرج در قراردادهای فوق‬الذکر 2- الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی و منافع (صلح‬نامه رسمی) به‬انضمام هزینه دادرسی و حق‬الوکاله و همچنین دعوی خواهان‬ها با وکالت خانم م.ش. به طرفیت شرکت توسعه فضاهای فرهنگی به خواسته جلب ثالث در پرونده شماره 601/91 شعبه 47 بدین توضیح وکلای خواهان‬ها ضمن حضور در دادگاه با ارائه دلایل و مستندات خویش درخواست محکومیت خواندگان وفق دادخواست شدند و بیان داشتند به استناد مبایعه‬نامه عادی مورخ 1/11/85 و قرارداد شماره 52729 مورخ 3/6/87 مابین خواهان‬ها و خوانده ردیف اول و دوم به خرید سرقفلی و کسب پیشه فضای محل تجاری مبادرت نموده‌اند به قسمت اخیر بند 2 قسمت ج قرارداد شماره 52729/503 مورخ 3/6/87 بین خواهان‬ها و خوانده ردیف اول در صورت عدم پرداخت به موقع اجاره‬بها شهرداری می‌تواند به فسخ قرارداد اقدام نماید و بر اساس قسمت پسین قرارداد اجاره‬بهای سال‬های 86 و 87 طی دو فقره چک توسط موکلین پرداخت و برای اجاره‬بهای سال‬های بعد نظریه کارشناس رسمی جهت تعیین میزان اجاره‬بها صائب بوده شهرداری منطقه 3 به‬موجب درخواست شماره 6868/503 مورخ 12/12/91 درخواست تخلیه واحد تجاری مذکور را به استناد لایحه قانونی راجع به مستثنی شدن به دادسرای ناحیه هفت تقدیم و دادسرا به‬موجب دستور تخلیه واحد تجاری متعلق به موکلین را بدون حضور ایشان صادر نموده است لازم به ذکر است شهرداری منطقه 3 ضمن تخلف از مفاد صریح قرارداد شماره 52729 مورخ 30/6/87 میان آن شهرداری موکلین برابر لایحه قانونی راجع به مستثنی شدن شهرداری تهران در مورد واگذاری قسمتی از پارک‬ها و میادین و اموال عمومی اعم از عرصه و اعیان از شمول قانون مالک و مستأجر اصرار دارد و عملاً برای تضییع حقوق قانونی موکلین به لایحه قانونی متوسل شده است و عملاً در همین خصوص در تاریخ 2/4/89 قانون تصویب شده است این قانون در مقام بیان به شمول لایحه قانونی سال 59 شورای انقلاب و شهرداری تهران با خروج شهرداری تهران از شمول قانون مصوب 2/4/89 تصریح نکرده است بنابراین موکلین ملک مورد ترافع را به مبلغ 000/000/560/27 ریال از آقای م.پ. ابتیاع نموده‌اند و پیرو این مبایعه‬نامه که مفاد آن بر اساس صورت‬جلسه مورخ 3/6/87 به شماره 52739/503 به تأیید شهرداری تهران رسیده است قرارداد دیگری با شهرداری تهران منعقد گردیده است که توسط موکل 000/000/000/6 ریال به شهرداری منطقه 3 پرداخت گردیده لذا موکلین مالک قانونی سرقفلی واحد تجاری می‌باشند و بدون در نظر گرفتن این حقوق تخلیه واحد تجاری و محرومیت ایشان از اعمال حقوق فاقد هرگونه وجاهت قانونی است که در جلسه مورخ 21/8/91 وکیل خواهان‬ها خواسته خود را افزایش داده و تنفیذ مبایعه‬نامه عادی مورد استناد را درخواست نموده که نماینده شهرداری دفاعاً بیان داشته دعوی اقامه شده دارای اشکالات شکلی می‌باشد اولاً خواسته خواهان‬ها مشتمل بر دو بخش بوده در قسمت دوم مبهم می‌باشد و منجز نیست الزام به تنظیم سند رسمی اجاره صلح سرقفلی توامان خواسته شده در حالیکه الزام به تنظیم سند فرع ارائه صلح نامه رسمی است که بین مالکین سرقفلی می‌باشد و تا مالکیت به اثبات نرسد رسیدگی به این خواسته فاقد وجاهت قانونی است ثانیاً قرارداد ارائه شده توسط شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شرکت موصوف نیز طرف دعوی قرار نگرفته که ظاهراً جلب ثالث آن در این جلسه ابراز گردیده ثالثاً دعوی به کیفیت مطروحه اساساً قابلیت استناد ندارد چه آنکه مطابق بند 15 قرارداد مورخ 30/6/87 صراحتاً حل اختلاف ناشی از قرارداد پیش‬بینی گردیده و بدواً مذاکره طرفین در صورت عدم حضور نتیجه تصمیم مدیرکل حقوقی شهرداری تهران برای طرفین لازم‬الاتباع است با این وصف و شرط داوری پیش بینی شده و لذا طرح دعوی از لحاظ شکلی اساساً صحیح نمی‌باشد و در نهایت وکیل خواهان بیان داشته در پاسخ به ایراد مذکور به بند 1 اولاً به استحضار می‌رساند که خواسته اثبات مالکیت و تنفیذ مبایعه‬نامه‬های مذکور و الزام به تنظیم سند با یکدیگر مرتبط بوده و متحدالمنشاء می‌باشند و لذا دادخواست مواجه با ایراد نمی‌باشد و در رابطه با ایراد دیگر نماینده شهرداری که مدعی شده تا زمانی که شرط داوری اجابت نشود و طرح دعوی در دادگاه عمومی وجاهت ندارد در این خصوص جوی ارجاع به داوری نیازمند مجوزهای خاص مطروحه در قانون اساسی می‌باشد و عملاً این بند از قرارداد کان‬لم‬یکن تلقی و دادگاه صلاحیت رسیدگی را دارد در جلسه مورخ 20/12/91 اصحاب دعوی حاضر هر یک از اصحاب دعوی مطالب مفصلی بیان نمودند که ضم پرونده می‌باشد من جمله نماینده مشارکت توسعه اظهار داشتند شرکت طی قراردادی 58 باب مغازه سایر امکانات آن را از طریق مزایده به آقای پ. واگذار می‌نماید حق سرقفلی و تنظیم اجاره‬بها و یا تغییر کاربری و هر شغل منوط به اخذ مجوز از شهرداری منطقه 3 بوده شرکت برای تنظیم سند و انتقال آن هیچ نقضی ندارد و تمامی نقل و انتقال طبق بند 5-7 قرارداد با شهرداری منطقه 3 می‌باشد علی‬حال توجهاً به محتویات پرونده و ملاحظه دلایل موجود و امعان نظر قراردادن مدافعات اصحاب دعوی من‬حیث‬المجموع ادعای خواهان‬ها به اثبات می‌رسد و دفاعیات نماینده شهرداری در خصوص اعلام فسخ قرارداد از ناحیه شهرداری و آقای م.پ. مستند به جهات قانونی نبوده و از نظر دادگاه مردود و غیرمقبول به نظر می‌رسد و لذا مستند ادعای خواهان جهت اثبات ادعا قرارداد مورخ 10/11/85 فی‬مابین خواهان و خوانده ردیف دوم و قرارداد شماره 52729 و 502 مورخ 30/6/87 فی‬مابین خواهان و شهرداری تهران بوده که مورد تعرض طرفین قرار نگرفته بنابراین آقای م.پ. قائم مقام مالک شهرداری تهران بوده و حق واگذاری ملک را به غیر داشته ضمن اینکه تخلف آقا م.پ. و خواهان‬ها در مورد پرداخت اجاره‬بها محرز نشده و فسخ قرارداد نیز هیچ از مراجع قضائی به اثبات نرسیده و اساساً چک شماره 786300 مورخ 23/6/92 بانک ملی شعبه مرکزی به بانک ارائه نشده بنابراین تمسک به عدم وصول چک فوق با توجه به پاسخ استعلام بانک وجهه قانونی نداشته و ندارد و لذا اصل بر صحت و لزوم قراردادهاست مگر اینکه فساد آن ثابت شود در مانحن‬فیه قرارداد فی‬مابین خواهان‬ها و خوانده ردیف دوم به نحو صحیح و شرعی تنظیم گردیده و عقد بیع نیز از نظر دادگاه محرز است با این اعتبار دادگاه دعوی خواهان‬ها را ثابت و محرز دانسته و مستنداً به مواد 10-219-220-233-362-367 قانون مدنی و ماده 519 قانون آئین دادرسی مدنی اولاً حکم به تنفیذ مبایعه‬نامه‬های مستند دعوی ثانیاً اثبات مالکیت خواهان‬ها نسبت به حق سرقفلی یک واحد تجاری مطابق قرارداد مورخ 1/11/85 مابین خواهان‬ها و آقای م.پ. و قرارداد شماره 52729/503 مورخ 30/6/87 فی‬مابین خواهان‬ها و شهرداری ثالثاً الزام خواندگان و مجلوب ثالث شرکت توسعه فضاهای فرهنگی به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی و منافع صلح نامه رسمی به انضمام هزینه دادرسی و حق‬الوکاله کیل در حق خواهان صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره در خصوص آقای م.پ. غیابی محسوب و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه و نسبت به مابقی خواندگان حضوری محسوب و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می‌باش.
رئیس شعبه 47 دادگاه عمومی حقوقی تهران - شهمرادی

رای دادگاه تجدید نظر
دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9309972161200021 مورخ 27/12/1392 صادره از شعبه 47 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر تنفیذ مبایعه‬نامه عادی مورخ 1/11/1385 و قرارداد واگذاری حق سرقفلی مورخ 30/6/1387 به شماره 503/52729 و اثبات مالکیت م.، ح.، م. شهرتین همگی الف. با وکالت م.ش. و الف.د. نسبت به سرقفلی یک واحد تجاری موضوع قراردادهای فوق‬الذکر و الزام تجدیدنظرخواهان شهرداری تهران و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی و منافع طی صلح‬نامه رسمی و پرداخت خسارات دادرسی و حق‬الوکاله وکیل طبق تعرفه کانون وکلای دادگستری اشعار دارد مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد و بر استدلال دادگاه نخستین خدشه وارد و مستوجب نقض آن می‌باشد زیرا که اولاً مطابق صراحت قواعد فقهی لزوم و صحت اصل بر اصالت قراردادهای تنظیمی فی‬مابین اشخاص است و عقودی که بر طبق قانون واقع شده‌اند برای متعاملین آن متبع و لازم‬الرعایه بوده و عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می‌نماید بلکه متعاقدین به کلیه نتایجی هم که به‬موجب عرف و عادت یا به‬موجب قانون از عقد حاصل می‌شود ملزم می‌باشند و مادامی که قرارداد تنظیمی به‬طریق قانونی منتهی به انحلال نگردد همچنان از حمایت قانون برخوردار می‌باشد بنابراین با بقای قرارداد و عدم تعرض به ارکان آن دعوی تنفیذ و اثبات مالکیت راجع به آن چه مورد معامله قرار گرفته است به‬لحاظ عدم ترافعی بودن قابلیت پذیرش و استماع را ندارد و هریک از طرفین می‌توانند با تمسک به قرارداد الزام طرف دیگر را به آنچه که در قرارداد به تبعیت از اصل آزادی اراده قبول نموده‌اند درخواست نماید ثانیاً اساساً دعوی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال حق سرقفلی یک دعوی مستقلی نبوده که خواهان آن را درخواست نماید بلکه این حق، یک حق تبعی بوده و به تبع استقرار و تداوم روابط استیجاری این حق برای مستأجر ایجاد گردیده است. ثالثاً هرچند پیرو قرارداد فروش حق سرقفلی شهرداری تهران به عنوان مالک ملک مختلف فیه مبادرت به انعقاد قرارداد اجاره با متصرف نموده است لکن به‬لحاظ انعقاد آن در سال 1387 تابع قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال 1376 بوده که به‬موجب قانون مرقوم با انقضاء مدت اجاره موجر می‌تواند تخلیه عین مستأجره را درخواست نماید. رابعاً به‬موجب مقررات قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1387 مقنن اجاره‬نامه‬های عادی را نیز معتبر دانسته است فلذا با معتبر دانستن قراردادهای اجاره عادی موجبی برای الزام موجر به تنظیم سند رسمی سرقفلی برای مستأجر نبوده و با انقضاء مدت موجر می‌تواند با پرداخت حق سرقفلی آن هم به نرخ روز تخلیه مستأجر را از عین مستأجره درخواست نماید. خامساً در عقد واقع شده موجر تعهدی به تنظیم سند رسمی انتقال و صلح منافع نداشته که با امتناع وی تجدیدنظر خواندگان با مراجعه به حاکم الزام وی را به انجام آن درخواست نمایند بنابراین خواسته‬های معنونه نیز قابلیت پذیرش و استماع را نداشته‌اند و به حکم مقرر در مواد 2 و 3 از قانون آئین دادرسی مدنی محاکم دادگستری صرفاً مکلف هستند به دعاویی که برابر مقررات درخواست شده‌اند رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 از قانون اخیرالذکر ضمن نقض دادنامه معترض‬عنه قرار رد دعوی خواهان‬های نخستین را صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره حضوری و قطعی است.
رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه
امانی شلمزاری – کریمی

ارسال به شبکه های اجتماعی

مطالب مرتبط