نمونه رای (اعتراض ثالث به تاریخ شروع حجر)
اعتراض ثالث به تاریخ شروع حجر
مرجع صدور: شعبه ۱۸ دادگاه تجدید نظر استان تهران
چکیده:
-اعتراض ثالث درخصوص تعیین تاریخ شروع حجر قابلیت استماع و پذیرش را دارد و لازم نیست اعتراض به حکم حجر صادره باشد تا در قالب اعتراض ثالث پذیرفته شود.
مستندات
تاریخ رای نهایی: ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ شماره رای نهایی: ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۸۰۱۳۱۵
رای بدوی
درخصوص دعوی آقای م.غ. با وکالت آقایان ح.ص. و و.خ. به طرفیت آقایان و خانم ح.، الف.، ع.، م. همگی غ. به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه ۱۰۳۵ مورخ ۲۴/۷/۱۳۸۰ در پرونده کلاسه ۵۳۱/۲۲۶/۸۰ برابر پرونده متضمن دادنامه معترض عنه شعبه سوم دادسرای اداره سرپرستی تهران درخواست حجر آقای ح.غ. (مورث طرفین این پرونده) را نموده است و نظریه پزشکی قانونی ۱/۳۱/۲۰۹۱۲ مورخ ۱۴/۵/۱۳۸۰ که پس از معاینه نامبرده اعلام نموده: درحال حاضر دچار اختلال حواس است و قادر به اداره امور خود نمیباشد تاریخ شروع اختلال حواس با توجه به مسیر تدریجی آن بهطور دقیق معلوم نیست. دادگاه نیز پس از تشکیل جلسه دادرسی حکم حجر وی را صادر و درخصوص تاریخ شروع حجر به علت معلوم نبودن تاریخ شروع آن دادگاه اظهارنظر ننموده است و طبق صدر ماده ۷۰ قانون امور حسبی اثر حجر از تاریخ قطعیت حکم میباشد. خواهان معترض ثالث در قالب اعتراض ثالث به دادنامه مذکور نهتنها اعتراض به حکم حجر ندارد بلکه خواسته وی تعیین تاریخ شروع حجر از سال ۱۳۷۴ میباشد که این موضوع در متن دادخواست و صورتجلسات و لوایح مندرج در پرونده منعکس میباشد. با عنایت به مواد ۴۱۷ الی ۴۲۵ قانون آئین دادرسی مدنی که از قوانین آمره است اعتراض ثالث در صورتی مورد پذیرش واقع میگردد که از صدور رأی صادره به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و درصورتیکه اعتراض ثالث وارد تشخیص داده شود آن حکم نقض خواهد شد و در مانحنفیه خواهان معترض ثالث به حکم حجر صادره مرحوم پدرش نهتنها اعتراض ندارد بلکه مدعی استمرار حجر از سال ۱۳۷۴ میباشد و به حقوق خواهان دعوی معترض ثالث از صدور حکم حجر خللی وارد نیامده است لذا دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت استماع ندارد و دادگاه به استناد ماده ۲ قانون آئین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام مینماید. رأی دادگاه ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه ۴۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران- موسوی
رای دادگاه تجدید نظر
دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۹۶۰۰۹۷۰ مورخه ۲۹/۷/۱۳۹۳ صادره از شعبه ۴۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر قرار عدم استماع دعوی تجدیدنظرخواه م.غ. با وکالت ح.ص. به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره ۱۰۳۵ مورخه ۲۴/۷/۱۳۸۰ در پرونده ۵۳۱/۲۲۶/۸۰ اشعار دارد مخالف قانون و مقررات موضوعه و مدارک ابرازی بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد و مستوجب نقض آن میباشد زیرا که اولاً تصرفات و معاملات اشخاص محجور در اموال خود ممنوع بوده بنابراین تعیین تاریخ شروع حجر از این حیث مؤثر در مقام بوده و اشخاصی که ذینفع در این موضوع میباشند میتوانند به عنوان شخص ثالث نسبت به حکم صادره در رابطه با حجر مبادرت به اعتراض ثالث نمایند که در مانحنفیه تجدیدنظرخواه با طرح این ادعا که تاریخ شروع محجوریت مورث وی مربوط به سال ۱۳۷۵ و قبل از تفویض وکالتنامههای رسمی صورت گرفته بوده دعوی خود را برابر مقررات درخواست نموده و محکمه بنا بر حکم مقرر در ماده ۳ از قانون آئین دادرسی مدنی مکلف بوده است که با ورود در ماهیت نفیاً یا اثباتاً در مورد پذیرش یا عدم پذیرش دعوی مطروحه اظهارنظر نماید که دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش و استماع را دارد ثانیاً قرار عدم استماع دعوی موضوع ماده ۲ قانون آئین دادرسی مدنی ناظر به مواردی میباشد که دعوی برابر مقررات مطروحه درخواست شده باشد که در دوسیه مطمح نظر آنچه مبنای اعتراض بوده همانا عدم تعیین تاریخ شروع حجر بوده که دارای اثر قانونی بوده و قابلیت اجابت را دارد از اینرو دادگاه با قبول لایحه اعتراضیه و با استناد به قسمت آخر از ماده ۳۵۳ از قانون مرقوم ضمن نقض دادنامه معترض عنه پرونده را جهت ادامه رسیدگی و اظهارنظر ماهیتی به دادگاه نخستین اعاده مینماید. رأی صادره حضوری و قطعی است.
رئیس شعبه ۱۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران- مستشار دادگاه
امانی شلمزاری- کریمی