نقش سازمان بینالمللی کار در جهانی شدن عادلانه – بخش اول
در این نوشته سعی شده است پس از بحث در خصوص تاریخچه سازمان بینالمللی کار و فلسفه تشکیل سازمان بینالمللی کار، ابزارها و ساز و کارهای سازمان بینالمللی کار مورد بررسی قرار گرفته، مفهوم جهانی شدن و تاریخچه جهانی شدن و جهانی شدن عادلانه بررسی شده، مهمترین بخش این مقاله به نقش ابزارهای سازمان بینالمللی کار در جهانی شدن عادلانه اختصاص یافته و تاثیر ابزارهای سازمان بینالمللی کار در ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
مقدمه
یکی از موضوعاتی که ذهن بسیاری از پژوهشگران را مشغول کرده جهانی شدن است جهانی شدن عبارت است از برقراری رابطه متنوع و متقابل بین دولتها و جوامع که به ایجاد نظام جهانی کنونی انجامیده است و نیز فرایندی است که از طریق آن حوادث، تصمیمات و فعالیتها در هر بخش از جهان، میتواند پیامدهای مهمی برای سایر افراد و جوامع در بخشهای دیگر کره زمین داشته باشد برای عده ای جهانی شدن همچون ابزاری برای پیشرفت بوده است جهانی شدن ثروت به وجود آورده، فرصتها را افزایش داده و محیط مساعدی برای فعالیت اقتصادی را ایجاد میکنند، ولی برای عدهای دیگر، جهانی شدن باعث تشدید نابرابریها به ناامنیها شده و آنها از این بیم دارند که جهانی شدن خطرات زیاد، ولی عواید ناچیزی در برداشته باشد جهانی شدن باید خواستههای کارگران و خانوادههای آنها را که از آن جمله میتوان به شغل شایسته، امنیت و داشتن نقشی مهم در فرآیند تصمیمگیری، در همه جا برآورده سازد مردم میخواهند سهم بیشتری از منافع احتمالی جهانی شدن داشته باشند این به معنای دسترسی به فرصتهای شغلی بهتر و ارتقای توسعه همراه عدالت اجتماعی در چارچوب اقتصادهای باز و جامعههای باز است بنابراین باید تعامل کامل بین روند جهانی شدن و سیستم کار بینالمللی برقرار شود. از آنجا که برخی از شرایط کار برای عده بیشماری از مردم متضمن بیعدالتی و بدبختی و محرومیتهای گوناگون گردیده و چنان عدم رضایتی را تولید نموده که صلح و تعادل گیتی را به خطر انداخته بعضی از تشکیلات کارگری از کنفرانس صلح پاریس تقاضا کردند که بعد از تحمل آن همه رنجها و ناملایمات، شرایطی صحیح برای بهبود حال آنان وضع و تصویب نماید برای اجابت این تقاضای کارگران بود که سازمان بینالمللی کار برای تعیین کار و سطح زندگی کارگر و سایر امور مربوط به کارگران دنیا تاسیس شد. سازمان بینالمللی کار در جهت جهانی شدن عادلانه ابزارها و کارهایی را انجام داده که در این پژوهش با نگاه علمی به بررسی روند جهانی شدن عادلانه خواهیم پرداخت.
فصل اول : کارکردها و ابزارهای سازمان بینالمللی کار
۱ـ تاریخچه سازمان بینالمللی کار
بعد از جنگ بینالمللی ۱۹۱۹ ـ ۱۹۱۴ بعضی از تشکیلات کارگری در سالهای ۱۹۱۹ از کنفرانس صلح پاریس تقاضا کردند که بعد از تحمل آن همه رنجها و ناملایمات کنفرانس صلح شرایطی صحیح برای بهبود حال آنان وضع و تصویب نماید. برای این تقاضای کارگران بود که سازمان بینالمللی کار در سال مزبور اختصاصاً برای تعیین شرایط کار و سطح زندگی کارگر و سایر امور مربوط به کارگران دنیا به موجب عهدنامه ورسای تاسیس یافت هنگامی که در سال ۱۹۱۹ میلادی کنفرانس صلح تشکیل گردید از اولین تصمیمات آن ایجاد کمیسیونی بود که وظیفه داشت پیشنهادهایی در زمینه مقررات بینالمللی کار تنظیم و تدوین نماید تا این مقررات در عهدنامه صلح گنجانده شود. کمیسیون در طول مدت دو ماه جلسات متعددی تشکیل داد. پس از بحثهای فشرده و طولانی حاصل آن به صورت بخش سیزدهم عهدنامه صلح ورسای درآمد که مبنای ایجاد و تاسیس سازمان بینالمللی کار شد. اغلب پیشنهادهای این کمیسیون برای برپایی سازمان بینالمللی کار با این شعار محوری به اجرا درآمد «صلح جهانی پایدار را تنها بر اساس عدالت اجتماعی میتوان پایهگذاری کرد».
در جریان انعقاد معاهده صلح ورسای در سال ۱۹۱۹ بخش سیزدهم این معاهده که به واقع اساسنامه سازمان بینالمللی کار محسوب میشود به روابط کارگران و کارفرمایان و حقوق نیروهای کار اختصاص یافت و این امر ابعاد بینالمللی به خود گرفت و در سال ۱۹۱۹ میلادی سازمان بینالمللی کار تجلی یافت اولین اجلاسیه کنفرانس بینالمللی کار در ماه اکتبر سال ۱۹۱۹ میلادی در واشنگتن برگزار شد. طی جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۴ میلادی ( قبل از تاسیس سازمان ملل متحد) کنفرانس بینالمللی کار در فیلادلفیا برگزار شد. در مجمع عمومی این اجلاسیه اعلامیهای به تصویب رسید که از آن پس به عنوان پیوست اساسنامه سازمان بینالمللی کار به شمار آمده است در این اعلامیه تصریح شده است. « همه افراد بشر صرفنظر از نژاد مذهب و جنسیت حق دارند در کمال آزادی و مناسب شان
و منزلت انسانی و در امنیت کامل اقتصادی و با برخورداری از فرصت برابر و یکسان برای پیشرفت مادی و معنوی خود بکوشند.»
همچنین در این اعلامیه آمده است: « فقر در هر کجا خطری برای پیشرفت و شکوفایی در همه جا است سازمان بینالمللی کار قدیمیترین سازمان بینالمللی موجود محسوب می شود. این سازمان در سال ۱۹۱۹ پس از جنگ جهانی اول و همزمان و همراه با جامعه ملل به وجود آمده و هر چند در آغاز بدان وابستگی بسیار داشت لیکن با توجه به ویژگیهای خود و به خصوص ساختار سه جانبهگرایی آن یعنی حضور مستقل نمایندگان و کارگزاران کارگران و کارفرمایان برخورداری کامل از حق رای در اجلاسیههای کنفرانس سالانه بین المللی کار توانست استقلال عمل پیدا کند. به این ترتیب به سرنوشت جامعه ملل دچار نشد و در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن نیز همچنان به فعالیت خود ادامه داده است در حال حاضر نیز هر چند سازمان بینالمللی کار یکی از نهادهای اصلی تخصصی ملل متحد محسوب میشود اما با توجه به ویژگیهای خاص خود از جمله حاکمیت اصل سه جانبهگرایی استقلال مالی و تشکیلات آن و به خصوص سابقه طولانیاش نسبت به سازمان ملل متحد نمیتوان این دو سازمان با هم یکسان دانست زیرا نقش تعیین کننده
را در سازمان بینالمللی کار کنفرانس بینالمللی کار ایفاء میکند که در آن نمایندگان همه کشورها بدون هیچ امتیازی به یکدیگر رای میدهند و در هیاتهای نمایندگی کشورها علاوه بر نمایندگان دولتها نمایندگان و کارگزاران کارگران و کارفرمایان کشورها نیز حضور و شرکت نموده و حق رای یکسان دارند. ساختار سه جانبهگرایی حاکم در سازمان بینالمللی کار از ویژگیهای اصلی آن سازمان است که کلیه نهادهای بینالمللی دیگر فاقد این ویژگی برجسته و شاخص هستند.
۲ـ ابزارها و سازوکارهای سازمان بینالمللی کار
اساسنامه سازمان بینالمللی کار جزئی از قرارداد ورسای است اما به دنبال انحلال جامعه ملل در سال ۱۹۴۶ سازمان بینالمللی کار به عنوان نخستین آژانس تخصیص یا همان کارگزاری تخصصی به عنوان وابسته سازمان ملل پیوست اهدافی را در راستای پیشبرد عدالت اجتماعی برای همه افراد شاغل به کار در همه جای جهان دنبال میکند. این سازمان با تدوین و تهیه سیاستهای جهانی و برنامههای بینالمللی به منظور اصلاح وضع کارگران و بهبود شرایط کار و زندگی آنان و برقراری معیارها و استانداردهای کار به عنوان راهنمای مسئولان ملی تلاش میکند تا عدالت را برای کارگران به ارمغان بیاورد. سازمان بینالمللی کار به عنوان یک نهاد تخصصی اقدام به تهیه و تصویب مقاوله نامهها میکند این طریق سیاستهای خویش را اعلام میدارد. اصولا یکی از اساسیترین برنامههای ilo تصویب همین مقاوله نامهها یا کنوانسیونها اجرای مقررات کنوانسیونها برای همه کشورهای امضا کننده آن الزامی است. این کنوانسیونها در زمینههایی چون: دستمزدها ساعات و شرایط کار آزادی عضویت در اتحادیهها جبران و ترمیم خسارتهای ناشی از کار به کارگران بیمههای اجتماعی مرخصی با استفاده از حقوق ایمنی و سلامتی کار و صنعت خدمات اشتغال و اصول بهداشتی فعالیت میکنند.
کنفرانس بینالمللی کار که یکی از ارکان ILO است از نمایندگان هر کشور عضو شامل دو نماینده از سوی دولت یک نماینده از طرف کارگران و یک نماینده از طرف کارفرمایان در هر سه سال یکبار تشکیل میگردد.
این کنفرانس در راستای بودجه سازمان ومعیارهای بینالمللی کار تصمیمگیری میکند. دومین رکن سازمان هیأت حکام است که هر دو سال یکبار تشکیل جلسه میدهد و فعالیتهای سازمان را در فواصل بین اجلاسهای کنفرانس بینالمللی کار انجام میدهد و به نوعی عملیات مداوم سازمان را پیش میبرد. هیأت حکام یا رکن حکام مرکب از نمایندگان ۲۸ کشور عضو ۱۴ عضو کارگر و ۱۴ عضو کارفرمان است. سومین رکن سازمان دفتر بینالمللی کار است که به نوعی دبیرخانه دائمی ILO بیش از ۳۵۰ کنوانسیون و توصیهنامه توسط این سازمان تصویب شدهاند. لازم به ذکر است کنوانسیونها برای اعضای امضاکننده اجباری و توصیهها بیشتر حالت رهنمودی دارد.
ILO و یک مرکز بینالمللی تربیتی در تورین ایتالیا دارد که بیشتر فعالیتهای کارآموزی حرفهای و حتی پیشرفته را دنبال میکند ILO همچنین از طریق مؤسسه بینالمللی مطالعات کار در ژنو فعالیت علمی و تحقیقاتی دارد در مجموع باید گفت که سازمان بینالمللی کار با هدف برقراری عدالت برای کارگران در تمام سطح جهان بهوجود آمده است و سعی دارد با تصویب مقاولهنامههایی با حضور همه دارندگان منافع در عرصه اشتغال و کار شرایطی منصفانه و سالم را برای کارگران بهوجود آورد. این سازمان همچنین از طریق کمکهای فنی علمی و تحقیقاتی به عملی شدن اهداف خود یاری میرسانند و در زمینههایی چون: برنامهریزی نیروی انسانی سیاستهای اشتغال قواعد بهداشت و ایمنی اصول مدیریت نظامهای امنیت اجتماعی و کاری و حرفهآموزی علمی خدمات و مشاوره ارایه میدهد. کنفرانس عمومی سازمان بینالمللی کار در روز ۱۷ ژوئن ۱۹۴۸ سی و یکمین دوره اجلاسیه خود را در سانفرانسیسکو برگزار کرد پس از تصویب لزوم تدوین یک مقاولهنامه بینالمللی براساس پیشنهادی مختلف ارائه شده درباره آزادی و تأمین حقوق سندیکایی و با توجه به مقدمه اساسنامه سازمان بینالمللی مبنی بر به رسمیت شناختن اصل آزادی سندیکایی باهدف بهبود شرایط کار و برقراری صلح و نیز نظر به تصویب اصول بنیادین مقررات بینالمللی کار در سیامین دوره اجلاسیه کنفرانس بینالمللی کار به اتفاق آراء و همچنین با توجه به تصویب این اصول در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دومین دوره اجلاسیه خود و فراخواندن سازمان بینالمللی کار در این اجلاس به ادامه مساعی خویش در خصوص تصویب مقاولهنامههای بینالمللی کار کنفرانس بینالمللی کار در روز نهم ژوئن سال ۱۹۴۸ مقاوله آزای سندیکایی و حمایت از حقوق سندیکایی به تصویب رساند. این سازمان بیش از ۲۰۰ توصیهنامه و حدود ۱۹۰ مقاولهنامه داشته است که در ۲۳ موضوع اساسی از جمله: آزادی انجمن کار اجباری حذف کار کودک مشاورههای سهجانبه ساعت کار تأمین اجتماعی دریانوردان کارگران لنگرگاهها دستمزدها سیاستهای ارتقاء اشتغال و… دستهبندی میشوند. میزان پیوستگی به مقاولهنامههای سازمان بینالمللی کار این مقام مسئول در وزارت تعاون کار و
رفاه اجتماعی به میزان پیوستگی مربوط به مقاولهنامه ۱۸۲ است که به محور کار کودکان اشاره دارد و کمترین پیوستگی نیز مربوط به مقاولهنامه ۸۷ است که مربوط به آزادی انجمن است و فقیرترین کشورهاست. به این معنی که در بین کشورهای جهان کشورهای قاره اروپا و آفریقا بیشترین پیوستگی را به مقاولهنامههای ILO داشتهاند. برخی از مقاولهنامههای سازمان بینالمللی کار را مقاولهنامههای «حاکمیتی» میتوان توصیف کرد و گفت: از جمله این مقاولهنامهها میتوان به مقاولهنامههای «بازرسی کار» در بین این مقاولهنامه بیشترین اقبال کشورها به مقاولهنامه «بازرسی کار» و کمترین اقبال به مقاولهنامه «بازرسی کار کشاورزی» بوده است. ایران از ۸ مقاولهنامه بنیادین به ۵ مقاولهنامه آن پیوسته است که مقاولهنامههای «کار اجباری» «تساوی دستمزدها» «القای کار اجباری» «تبعیض اشتغال» و «محو بدترین اشکال کار کودک» را شامل میشود ساز و کار ای ال او به گونهای است که کشورها را مجبور به اجرای مقاولهنامهها ابزار این ساز و کار برای اجرای مقاولهنامهها ابزار تورم است. این ابزار با حیثیت کشورها ارتباط دارد. وقتی یک کشور یک مقاولهنامه را اجرا نکند در حقیقت حیثیت آن کشور آسیب میبیند. کاملاً طبیعی است کشورهایی که حیثیت بالاتری دارند اعتبار بالاتری نیز دارند.
ILO میزان عمل کشورهای عضو به مقاولهنامههای بینالمللی را ارزیابی میکند در عین حال اما اصل به خوداظهاری کشورها و صداقت کشورها در بیان عملکرد خود است. در این مورد میتوان به ماده ۲۲ اساسنامه سازمان بینالمللی کار اشاره کرد و گفت: این ماده به موضوع گزارشدهی کشورها اشاره دارد. در این ماده تأکید شده است که کشورها نه فقط درباره مقاولهنامههایی که پذیرفتهاند بلکه درباره مقاولهنامههایی که نپذیرفتهاند نیز باید گزارش دهند. باید به کمیته کارشناسان سازمان بینالمللی کار اشاره کرد. در این ماده تأکید شده است که کشورها نه فقط درباره مقاولهنامههایی که پذیرفتهاند بلکه درباره مقاولهنامههایی که نپذیرفتهاند نیز باید گزارش دهند. باید علت عدم پذیرش خود را گزارش دهند. هرگزارش که به ILO ارائه میشود بهصورت اتوماتیکوار به سازمانهای کارگری و کارفرمایی هم ارجاع میشود. این سازمانها درباره گزارشها خیلی رک و راست نظر میدهند زیرا قید و بند دولتها را ندارند. به همین دلیل است که ممکن است در بیان نظرات خود خیلی صادقانه عمل نکنند. وظیفه کمیته کارشناسان بررسی مواردی است که توسط سازمانهای کارگری و کارفرمایی عنوان شده است. اگرچه در زمینه اجرای مقاولهنامه ILO کلیت دولت نهادهای غیردولتی و جامعه مسئولیت دارند اما مسئولیت مستقیم با وزارت کار است. به همین دلیل است که به هیچوجه نباید عنوان «کار» از این وزارتخانه حذف شود. حذف عنوان کار از این وزارتخانه به همه ارکان استانداردهای بینالمللی آسیب جدی وارد میکند حضور در جامعه بینالمللی را منوط به پذیرش سازمان بینالمللی دانست و گفت: سازمان بینالمللی تاکنون کارکرد مناسبی در سطح جهانی دانستهاند و عموماً طرفدار ضعفا بودهاند.
فصل دوم: جهانی شدن
۱ـ مفهوم جهانی شدن
جهانی شدن بیشک اصطلاح متداول دهه حاضر است. روزنامهنگاران سیاستمداران مدیران تجاری دانشگاهیان و سایرین با بهکار بردن این اصطلاح میخواهند نشان دهند که پدیدهای ژرف در حال وقوع است جهان در حال تحول است و نظمی نو در عرصه اقتصاد سیاست و فرهنگ جهانی ظهور مییابد اما بهکارگیری این اصطلاح در موارد بسیار مختلف توسط افراد متفاوت و برای اغراض گوناگون چندان فراوان است که تعیین موضوع مورد بحث جهانی شدن کارکردهای این اصطلاح و اثراتش بر نظریه و سیاست را دشوار نموده است. تعداد زیادی از صاحبنظران در امور جهانی بیش از ده سال است که میگویند جهان بهصورت یک دهکده جهانی درآمده است. فاصلههای ارتباطی از میان برداشته شده است مرزهای ملی ناپدید گشته است و موانع عمده بر سر راه داد ستد از میان برداشته میشود با پیدایش دهکده جهانی بهراحتی نمیتوان مشخص کرد که یک محصول یا کالا به کدام کشور تعلق دارد. شرکتهای چندملیتی مثال بارز پدیده جهانی میباشند که فعالیت خود را به سطح جهانی رسانیدهاند و بسیاری از این شرکتها بهصورت همزمان در دو یا چند شرکت فعالیت میکنند جهانی شدن پدیدهای است که بروز آن در عصر حاضر موجب تغییرات و تحولاتی در زمینههای مختلف اقتصادی فرهنگی اجتماعی و سیاسی در عرصه بینالمللی شده و کشورهای بسیاری را به چالش رسانده است برخلاف آنچه عموماً تصور میشود جهانی شدن پدیدهای صرفاً اقتصادی نیست بلکه تمام جنبههای فرهنگی اجتماعی و سیاسی زندگی بشر امروز را در برمیگیرد در واقع جهانی شدن پدیدهای است که بر اثر آن در تصمیمگیریها و فعالیتهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی انسانها نقش مرزهای جغرافیایی به حداقل کاهش مییابد در این رهگذر منافع تکتک مردم و کشورها بیش از پیش در منافع تمام مردم و تمام کشورهای جهان در هم تنیده خواهد شد در دنیای جهانی شده واژه ملی جای خود را به واژه بینالمللی خواهد داد لذا در عصر حاضر که به قول تافلر اصل دانایی است نه تنها کالا خدمات و سرمایه بینالمللی مختلف دنیا به آسانی به گردش در میآید بلکه افکار و دانش بشری نیز بیحد و مرزتر از گذشته مبادله میشود. در واقع جهانی شدن محیط بیگانهای را برای کلیه کشورهای جهان به وجود میآورد که در آن پیوندهای بینالمللی به حداکثر خواهد رسید در این محیط بیگانه قوانین جهانشمول است و جامعه جهانی باید از آن تبعیت کند جهانی شدن پدیدهای است که بر اثر وقوع آن نقش مرزهای جغرافیایی کاهش یافته و با بروز این پدیده امروز دیگر استفاده از پسوند ملی برای چیزهایی نظیر سرمایه عنوان محصولات و اوراق بهادار تا حد زیادی معنی خود را از دست داده است اقتصادهای جهان چنان به هم گره خوردهاند که بروز یک بحران حتی در کشوری کوچک به سرعت دامنگیر سایر کشورهای جهان میشود قوانین و مقررات ملی رفتهرفته جای خود را به قوانین و مقررات بینالمللی میدهند و بهصورتی که سازمانهای بینالمللی عهدهدار بسیاری از وظایف سازمانهای ملی در کشورها خواهند شد در این شرایط دولتها نیز میتوانند فارغ از قوانین بینالمللی قانون وضع کنند در حقیقت میتوان گفت با بروز این پدیده از قدرت سازمانهای ملی کاسته و بر توان سازمانهای بینالمللی افزود جهانی شدن عبارت است از درهم فشرده شدن جهانی و تبدیل آن به مکان واحد جهانی شدن به این معنا حرکتی منحصر به دنیای معاصر نیست. هرچند که یکی از قالبهای جهانی شدن که قالب معاصر باشد به خاطر جهشی که در فرآیند درهم فشرده شدن جهان ایجاد کرده است جای شاخص و وجه خاصی دارد. جهانی شدن گرچه به معنی یگانه شدن جهان است اما یگانه شدن را نباید با دو مفهوم وحدت وحدت و ادغام اشتباه کرد. جهانی شدن را یک فرآیند کم و بیش مستقل معرفی میکنند که منطق جهت و نیروی محرک خود را دراد. جهانی شدن علاوه بر اینکه یک فرآیند است یک چهارچوب مفهومی نیز هست. جهانی شدن به عنوان یک چهارچوب مفهومی از جمله با انگاره نظم یا سامان جهان سر و کار دارد. انگاره نظم جهان در معنای کلی به عنوان چهارچوب مفهومی برای درک مسایل جاری جهان ماست. طی تاریخ عوامله مختلف جهان را بهسوی یگانه شدن به پیش برهاند و جهان به شیوههای متفاوتی ممکن بود یگانه شود. ادیان بزرگ امپراطوریها اتحاد ملتها سلطه جهانی یک شرکت فراملیتی علیه پرولتاریای جهانی و قالبهای دیگر هر یک ممکن بود در خصوص جهانی شدن چند تعریف مختلف و حتی مخالف براساس دیدگاهها میتوان گفت:
۱ـ جهانی شدن در مفهوم عام آن عبارت است از درهم ادغام شدن بازارهای جهان در زمینههای تجارت و سرمایهگذاری مستقیم و جابهجایی انتقال سرمایه نیروی کار و فرهنگ در چارچوب سرمایهداری و آزادی بازار که منجر به شکافته شدن مرزهای اصلی و کاسته شدن از حاکمیت دولت خواهد شد. عنصر اصلی و اساسی در این پدیده شرکتهای بزرگ چندملیتی و فراملی هستند.
۲ـ جهانی شدن از پیامدهای سردرآوردن دولتهای نیرومند ملی و عالیترین مرحله روابط سلطهگری سلطهپذیری امپریالیستی است جهانی شدن اوج پیروزی سرمایهداری جهانی در عالم است و از بطن دولت ملی که به تولید خود در درون و بیرون مرزهایش یکسان ادامه میدهند زاده شده است.
۳ـ تعریف جهانی شدن به اختصار عبارت است از رقابت بیقید و شرح در سطح جهان رقابتی برای کشورهای غنی درآمدی بیشتر و برای کشورهای فقیر فقیر بیشتری میآورد عصر جهانی شدن عصر تحول عمیق سرمایهداری برای همه انسانها است که در سایه چیرگی و رهبری کشورهای مرکز و نیز در سایه حاکمیت نظام جهانی مبادله نامتوازع و ناهمگون صورت میپذیرد.
نینا رضایی کارشناس ارشد حقوق بین الملل
ادامه دارد