ملکى که داراى سندرسمى است با بیعنامه عادى به دیگرى فروختهشده و خریدار آنرا به اجاره مىدهد و در پایان مدت اجاره تقاضاى تخلیه آنرا مینماید. آیا مستأجر مىتواند باتوجه به مواد۲۲ – ۴۷- ۴۸ قانون ثبت به عدم مالکیت موجر و سمت او ایراد نماید؟ رویه قضات در رسیدگ
سایت حقوقی دادآور
ملکى که داراى سندرسمى است با بیعنامه عادى به دیگرى فروخته شده و خریدار آنرا به اجاره مىدهد و در پایان مدت اجاره تقاضاى تخلیه آنرا مینماید. آیا مستأجر مىتواند باتوجه به مواد۲۲ – ۴۷- ۴۸ قانون ثبت به عدم مالکیت موجر و سمت او ایراد نماید؟ رویه قضات در رسیدگى به این قبیل دعاوى چیست؟ نظریه اتفاق آراء – (۷۶/۹/۲۶)
با توجه به ماده ۳۶۲ قانون مدنى بمجرد وقوع بیع مشترى مالک بیع و بایع مالک ثمن مىشود و طبق ماده ۳۳۹ همان قانون پساز توافق بایع و مشترى در بیع و قیمت آن، عقد بیع به ایجاب و قبول واقع مىشود. مطابق ماده ۴۷۳ قانون مذکور نیز لازم نیست که موجر مالک عین مستأجره باشد ولى باید مالک منافع آن باشد. در قوانین روابط موجر و مستأجر مصوب سالهاى ۱۳۵۶ و ۱۳۶۲ هم از کلمه «موجر» استفاده شده نه «مالک»، لذا کسى که ملکى را از دیگرى اجاره مىنماید و تصرفات او متلقى از اجاره دهنده است نمىتواند ایراد عدم مالکیت اجاره دهنده را بنماید و به ایراد مذکور توجه نخواهد شد.
به نقل از سایت معاونت آموزش دادگستری تهران